گزارش «نیویورک تایمز» از وضعیت بد سربازان افغانستان
- انتشار: ۱۳ عقرب ۱۳۹۴
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 11166
نیویورک تایمز نوشت:
طالبان، درست همانگونه که تهاجم گسترده را در شمال راه اندازی کرده اند، مقامها میگویند که در هفتههای اخیر حمله در چندین جبهه بر دو ولایت جنوبی را نیز راه اندازی کردهاند، چندین ولسوالی را محاصره کرده و نیروهای امنیتی افغانستان را که در بسیاری از موارد محاصره شدهاند عمیقا تحت فشار قرار دادهاند.
هزاران سرباز و افسران پولیس به سختی توانسته طالبان را بیرون از شهر لشکرگاه، مرکز ولایت هلمند، نگهدارند. هفته گذشته، درگیری تا پنج مایلی مرکز این ولایت رسید. به گفته مقامهای محلی، وضعیت در ولایت ارزگان که با هلمند هم مرز است، مشابه است. حاجی محمد عمر، عضو شورای ولسوالی نادعلی گفت: «در هفت روز جنگ شدید، نیروهای امنیتی افغانستان پیشرفتی نداشتهاند». ولسوالی نادعلی با مرکز ولایت هلمند هم مرز است که به نظر میرسد هدف طالبان باشد.
کنترل هلنمد به همان اندازه که از لحاظ استراتژیک اهمیت دارد از لحاظ اقتصادی نیز اهمیت دارد؛ چون نظر به سروی سازمان ملل متحد نزدیک به پنجاه درصد خشخاش کشور در این ولایت کشت میشود. این ولایت از دیروقت بدینسو سنگر مستحکم طالبان بوده است و چندین سال قبل توجه افزایش نیروهای امریکایی که هدف آن امنتر ساختن این ولسوالی و مراکز ولایات بود، نیز روی آن متمرکز بود.
یک فرمانده پولیس در ولسوالی نادعلی که نخواست نامش فاش شود، گفت که در جریان چند روز ۵۰ تا ۶۰ افسر پولیس در جنگ برای [کنترل] نادعلی کشته شدهاند. بشیر احمد شاکر، عضو شورای ولایتی هلمند گفت که در ماه جاری، ۱۶ تا ۱۷ تن از نیروهای امنیتی افغانستان در ولسوالی مارجه که با لشکرگاه هم مرز است، کشته شدهاند. منطقه دیگری که سربازان افغان و افسران شان در مصاحبههای تلفونی گفتند که احساس میکنند حکومت به آنها توجهی ندارد و اغلب با اندک مهمات و تیل به حال خودشان واگذار میشوند و در برابر جنگجویان طالبان که ظاهراً تعداد آنها افزایش یافته است، به طور فزایندهای اوضاع ناامیدکننده دارند.
یک جگرن که واحد ارتش ملی تحت فرماندهی او در ارزگان میجنگد، گفت: «ما اسلحه سنگین نداریم که علیه دشمن استفاده کنیم.» «اکنون دشمن در مقایسه با ما، اسلحه پیشرفتهتر و سنگین دارد». وی اضافه کرد: «مشکل دیگری که با آن مواجهیم فقدان حمایت لوجستیکی و هوایی است: وقتی بر پاسگاههای ما حمله میشود و توسط دشمن محاصره میشود، ما هلیکوپتر نداریم تا منابع و اسلحه دریافت کنیم.» «در تمام لوا ما صرف دو هلیکوپتر داریم و آنها در ولایتهای قندهار، ارزگان، هلمند و دایکندی استفاده میشوند و حد اقل پنج تا شش روز زمان میگیرد تا نوبت ما برسد».
چندین سرباز در هلمند و ارزگان گفتند که شاهد خونریزی دوستان شان از زخمهای گلوله تا سرحد مرگ بودهاند چون هلیکوپتر تخلیه پزشکی نداشتند؛ کاری که قبل از پایان مأموریت ناتو در سال ۲۰۱۴ نیروهای امریکایی انجام میدادند. تعدادی گفتند که احساس میکنند جنگیدن در کنار اجساد در حال تجزیه رفیقان شان یا جاگذاشتن اجساد آنها در هنگام عقب نشینی روحیه شان را تضعیف کرده است. غفار خان، سربازی که در کمپ بسشن در هلمند مستقر است گفت: «ما برای انتقال سربازان کشته شده از میدان نبرد به هواپیما و هلیکوپتر نیاز داریم تا آنها به دست دشمن نیافتد.»
وی گفت: «ما میدانیم که افغانستان یک کشور فقیر و وابسته به کمک کشورهای دیگر است و ما میتوانیم فقدان هرگونه خدمات را تحمل کنیم.» «ما میتوانیم با شکم گرسنه بجنگیم، در سختیها زندگی کنیم و زمان بیشتری را در سنگرهای خاکی بگذرانیم. اما دیدن این که دوستت جلوی چشمانت بمیرد و نتوانی به او کمک کنی، سخت است».
جنرال دولت وزیری، سخنگوی وزارت دفاع، اتهامات ناکامیهای تدارکاتی را رد کرد. وی گفت: «به هر واحد مقدار مشخص تیل و غذا اختصاص داده شده است که در زمانش دریافت میکنند. «اینجا مشکلی وجود ندارد». او همچنین قاطعانه رد کرد که در برداشتن اجساد سربازان تاخیر صورت گرفته باشد. وی گفت: «غیرممکن است که جسد یک سرباز شهید برای یک هفته در میدان جنگ بماند.» «ما هلیکوپترهایی داریم که تمام وقت پرواز میکند تا اجساد را انتقال بدهد و به زخمیهای جنگ کمک کند». وی افزود: «میپذیرم که گاهی اوقات هنگامی که آب و هوا بد یا بارانی است یک جسد برای یک روز یا گاهی دیرتر از آن منتظر میماند تا انتقال داده شود؛ اما نه یک هفته. من همچنین میپذیرم در کاری که ما انجام میدهیم کاستیهایی وجود دارد؛ اما دلیل آن این است که ما در یک وضعیت جنگی هستیم».
تحلیلگران میگویند که ستیزهجویان به دلیل ترکیبی از عواملی چون رهبری ضعیف و فساد گسترده در طرف فرماندهان نیروهای امنیتی افغانستان به موفقیت دست یافتهاند که تعدادی از سربازان و پولیس را از مهمات، تیل و غذا محروم میکند. علی محمد علی، تحلیلگر مسایل امنیتی در کابل، گفت: «روحیه در تمام سطوح تضعیف شده است که این امر ناشی از فساد و خویش خوری است، چون یک تعداد فرماندهان فاسد اسلحه، مهمات و تیل میفروشند».
طالبان که در سال جاری به دنبال تصرف و کنترل مناطق بودهاند، روی تاکتیک چندین ساله حمله-و- فرار و ارعاب مردم محل نیز سرمایهگذاری کردهاند. ستیزهجویان به طور ویژهای در مجبور کردن [نیروهای حکومتی] به تسلیم شدن، از جمله واگذاری اسلحه و موترها، مهارت یافتهاند. آنها با استفاده از ترس – که بهطور مثال گاهی با کشتن یک تعداد گروگانها ایجاد میکنند – و پیشنهاد آسیب نرسیدن [به نیروهای امنیتی حکومتی]، اگر آنها [از جنگ] دست بردارند، توانستهاند بدون درگیری مناطق را تصرف کنند.
سربازی به نام جانان گفت که بدون یک روز مرخصی هفت ماه در موسی قلعه ولایت هلمند جنگیده است و مردن دوستانش در کنارش را تماشا کرده است. وی گفت: «وقتی مهمات و غذای ما تمام میشود، از خارج به ما کمک نمیرسد، بنابراین در نهایت یا کشته یا تسلیم میشویم».
دادگل توریالی، معاون قرارگاه اردوی ملی افغانستان در ارزگان گفت که تسلیم شدن پولیس یک مشکل کلان است. او گفت: «میتوانم با اطمینان بگویم که در ولایت ارزگان، ۱۹۸ پاسگاه به طالبان واگذار شده است». وی گفت که در برخی از موارد با پیشرفت ستیزهجویان پولیس مهمات شان را جاگذاشته است.
او گفت که در مورد ارزگان، عوامل زیادی در تسلیم شدنها دخیل بود، از جمله سرخوردگی پولیس با تعیین قوماندان امنیه جدید که پس از قتل مطیع الله خان، قوماندان پیشین، آنها او [قوماندان جدید] را دوست نداشتند.
در برخی از موارد، نیروهای حکومتی در نهایت توانستهاند مناطقی که به طالبان واگذار بودند بازپسگیری کنند. با این حال، این تصرف و واگذاری تقریبا همیشه به نفع بوده است چون آنها نشان میدهند میتوانند این مناطق را تصرف کنند و اعتماد مردم به نیروهای حکومتی را تضعیف کنند.
در جریان اشغال اخیر قندوز توسط طالبان، ستیزهجویان توانستند جنگجویان ملیشه نامنظم را وادار کنند بالاحصار، سنگر اصلی در این شهر را واگذار کنند و اسلحه و مهمات را جای شان بگذارند.
فرمانده حفیظ، یک افسر ملیشه، که ۳۵ جنگجو در سنگر داشت، گفت: «ما از بالا حصار دو روز با طالبان جنگیدیم و در این دو روز ما به مقامهای ارشد زنگ زدیم و گفتیم «ما را حمایت کنید و نیروهای تازه نفس بفرستید»». «اما آنها این کار را نکردند. بنابراین یکی از فرماندهان ما نزد فردی از طالبان رفت که میشناخت و به او گفت، «تمام سلاحهای را ما را بگیرید اما ما را نکشید»».
آنها سلاح شان را به پسر یکی از فرماندهان محلی طالبان واگذار کردند. فرمانده حفیظ گفت که در بدل آن، ستیزهجویان مردان او را به خارج از قندوز انتقال دادند و به آنها اجازه دادند به یک ولایت همجوار فرار کنند.
ترجمه: اطلاعات روز
نظرات(۰ دیدگاه)