یا رب مباد آن که گدا معتبر شود
- انتشار: ۱۹ میزان ۱۴۰۲
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 156288
با یک جستجو و سرچ ساده در اینترنت درباره اقتصاد چین، به قدرت اقتصادی این کشور پی برده و متوجه خواهید شد که چین در بسیاری از عرصههای اقتصاد بینالمللی نه تنها از آمریکا پیشی گرفته بلکه در برابر اقتصاد بیست کشور ثروتمند جهان نیز حرف اول را میزند.
با این وجود، چین هنوز در عرصه تعاملات بینالمللی، مثل یک کشور تهیدست عمل میکند که در دادوستد با کشورها، اگر یک دالر هزینه کند، ۹ دالر باید بگیرد. این نوع دیدگاه اقتصادی در چین به یک فرهنگ تبدیل شده است که میتواند پس منظر تاریخی داشته باشد. چین در پنج قرن اخیر، روزگار نامساعدی را از لحاظ اقتصادی گذرانده و حداقل ۱۰ نسل این کشور در ناداری به دنیا آمده و به همان شکل از دنیا رفتهاند. لذا کابوس تنگدستی از یکطرف و فرهنگ صرفهجویی مفرط از سوی دیگر، در ناخودآگاه جمعی کشور چین وارد شده است که سیاستمداران این کشور را نیز دربرگرفته است.
به عبارت دیگر، با تحول عظیم اقتصادی در چین، دست کشور چین پُر شد اما هنوز چشمش گرسنه است و با همین چشم به ملتهای جهان نیز نگاه میکند. وقتی چنین کشوری، اگر بذل و بخششی هم انجام دهد، آن را بزرگ دیده و در مقابل آن، ملتی را کوچک میبیند. مثلاً وزارت خارجه چین، پس از دو روز رایزنی و تعیین هیئت عالیرتبه، مبلغ ۲۰۰ هزار دالر به آسیبدیدگان زلزله هرات کمک کرد. این کمک در حالی انجام شد که چینیها با چندین رسانه هماهنگ کرده بودند تا از این لحظه عکس و فیلم بگیرند. سفارت چین در کابل نیز مراسم تحویل کمک نقدی چین را بازتاب داده است.
این اتفاق برای نخستین بار نبود که رخ میداد بلکه چین تابستان سال گذشته نیز بعداز چندین روز بحث و تبادل نظر با مسئولان طالبان، به زلزلهزدگان ولایتهای خوست و پکتیکا مبلغ ۲۰۰ هزار دالر کمک کرد. در آن زمان سفیر چین در یک مراسم رسمی حضور یافت و کمک نقدی را به رئیس هلال احمر طالبان تحویل داد.
سخن پایانی این که یادداشت حاضر برآن نیست تا فقط این را بگوید که کمک چین کم است بلکه به نحوه و چگونگی کمک هم اعتراض دارد که در آن تحقیر ملتی دیده میشود.
محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)