کرونا وقتی به کشورهای فقیر برسد نابرابریها آشکارتر میشوند
- انتشار: ۱۶ حمل ۱۳۹۹
- سرویس: بین المللدیدگاه
- شناسه مطلب: 82390

از بامیان پس آمدهام کابل دوباره. دیروز به استاد راهنمایم در امریکا ایمیل زدم که یک فصل از پایاننامه را تا آخر ماه اوریل برایش میفرستم. پاسخ داد که اگر تا آن روز زنده باشد مشتاق خواندن است. مزاح کرده اما این که در ایمیلی چند خطی از احتمال مرگ نوشته خبر از نگرانی جمعیتری میدهد.
تعداد جانباختگان در امریکا هر سه روز دوبرابر میشود. در اسپانیا و ایتالیا و هلند هم. مردم نیمکرهی غربی ترسیدهاند. آینده دیگر پیشبینیپذیر نیست. عنان زندگی از دست رفته. مصرفگرایی و پرداخت به موقع مالیات و شرکت در انتخابات رستگاری نیاوردهاست. انگار زمینی که پیش از این سفت به نظر میرسید و اطمینان خاطر از آینده میداد یکهو از زیر پا کشیدهشده تا حفرههای عمیق و تاریکی را به رخ بکشد. ثروتی که باید خرج نظام سلامت و بهداشت و درمان شود، شرکتهای دارویی و بیمه و بانکها را بیلیونر کردهاست.
بشر امروز احتمالاً شانس آورده که کرونا اول سراغ کشورهای ثروتمند رفته تا ما آمادگی بگیریم. اگر اول سراغ فقیرترها آمدهبود شاید خیلیهامان بیخبر مبتلا میشدیم و شب نفسمان میگرفت و در شفاخانههایی که دستگاه تنفس مصنوعی ندارند میمُردیم.
فراوانیِ پژوهشهایِ این چند ماه دربارهی کوید-۱۹ تنها از سر نگرانی دانشمندان برای سلامت بشر نیست؛ نتیجهی مناسبات سیاسی و اقتصادی هم است. ویروس ابولا چهل سال است افریقا آمده اما بنگاههای اقتصادی را تکان نداد که به شکل مؤثری دنبال پیدا کردن واکسن باشند.
توسعهی دانش بشر از همین رو امری بیطرفانه و اتفاقی نیست. اولویت با کسب سود بیشتر بوده در چند دههای که مناسبات سرمایهداری شکل خشنتری به خود گرفته. ارزش جان آدمها یکی نیست. مرزهای قراردادی دولتها و جایگاه طبقاتی شهروندان است که تعیین میکند باشندگان کدام جغرافیا چه اندازه سهم از بهداشت و معیشت و رفاه داشتهباشند. این وضعیت عمیقا نارواست.
کرونا که به کشورهای فقیرتر برسد نابرابریها آشکارتر میشوند. و دردها فزونتر. و فاجعه سراغ مردم بیشتری را خواهد گرفت. کرونا خبر میدهد که ما آدمها بیش از آنکه باهم متفاوت باشیم به همدیگر شبیهایم. قصههای همسان داریم. کرهی زمین خانهی همهی ماست. اگر از این بحران زنده بیرون آمدیم و جان در بدن ماندهبود باید جهان دیگری را طلب کنیم. امکانهای دیگری را برای زندگی به خیال آوریم. نگذاریم بین غنی و فقیر و سفید و سیاه و مرد و زن دیوارهای چند لایهی نابرابری بکشند.
مرگاندیشیِ این روزها اضطرابآور است؛ اما میتواند برکت داشتهباشد با خود. فرصتی باشد برای انسان. که رابطهاش را بازتعریف کند با طبیعت و خود و دیگری. طرح تازهای را بیاندیشد برای آیندگان.
علی عبدی
نظرات(۰ دیدگاه)