کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود/ سِر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
- انتشار: ۱۵ اسد ۱۴۰۱
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 132171
این زینب موجود عجیب و انسان بیمانندی است. بیگمان او سردار قیام ماندگار کربلا است.
زنی است که نهتنها دست خیلی از مردان زمانهاش، و حتی قاتلان برادر، را که دست همهی ما را تا پایان تاریخ از پشت بسته است. ۱۴۰۰ سال است که یک جمعیت چند صد میلیونی در جهان عزادار رویدادی هستند که آن بانوی بزرگ، آن را به یک فراروایت آسمانی، تردیدناپذیر و ناپایان بدل کرد.
بزرگی کار زینب را زمانی درک میکنیم که بهیاد بیاوریم، پیش از او و بعد از نخستین نبرد سپاه اسلام به سرداری بنیهاشم با خاندان بنی امیه، هند، همسر ابوسفیان، مادر معاویه و مادربزرگ یزید، یکسال تمام لباس سیاه از تن بیرون نکرد و شویش را از همآغوشیش بازداشت و زنان مکه را به سوگواری و ماتمسرایی واداشت تا در نهایت، در جنگ دیگر، جنگ اُحد، قلب حمزه، جنگآورترین مرد بنیهاشم را که قاتل پدر و برادر و جمعی از خویشانش بود از سینه در آورد و به دندان کشد. تمام کار هند، پس از آن همه تلاش و کوشش، همین جگرخواری بود. و بس.
اما زینب که در همان آغازین گامها بهجای مویهگری، فریاد «ما رئیت الا جمیلا» سر داد، در فرجام، کاری کرد، کارستان. او جنگ باخته را نه در جنگ دیگر، که در پایان همان جنگ، بُرد. کوفیان را به توبه واداشت. مختار خفته و یا به حاشیه رفته را بیدار کرد و میداندار معرکه ساخت. یزید را مجبور کرد که بگوید: من نبودم، خدا لعنت کند ابن مرجانه را!
زینب نهتنها ریشهی قاتلان برادر از بُن برافکند و قدرت را از دستان بنیامیه بازستاند، که تا پایان تاریخ جبههی آنان را مستأصل ساخت و درمانده کرد.
کار زینب آن اندازه بزرگ و خیرهکننده است که همهی ما برای به نیزه رفتن سر امام حسین(ع) و یا برای غُل و زنجیر افتادن بر گردن اسیران کربلا، بعد از گذشت ۱۴۰۰ سال، روزها و ماهها مویه میکنیم.
اما احتمالا هیچ یکی از ما برای مصیبتی که همین یک سدهی پیش، در همین قریه و قول ما، در همین ارزگان، صدها و بلکه هزاران سر را کلهمنار ساخت و اسیران را نه با غُل و زنجیر بر بند دست که با سوراخ کردن خود دست و فرو کردن زنجیر در این سوراخ، به اسارت بردند و سرانجام نیز نه چون یزید، اسیران خلعت بخشیدند و با عزت بدرقهی شان کردند، که در همین کابل، در کنار دارالاماره، هر اسیر را به نامسلمانهای هندی و بریتانیایی یک پیسه فروختند.
تفاوت در چیست و در کجاست؟
بدون شک تفاوت در بودن زینب و در نبودن اوست.
کربلا در کربلا نماند، چون زینب داشت؛ شیرزنی که بهجای مویهگری، فریادگر بود.
اما ارزگان که زینب نداشت، چون صدها و هزارها رویداد دیگر، در ارزگان ماند و زیر خاکروبههای تاریخ دفن شد.
به این دلیل است که من معتقدم «سالار قیام پیروز کربلا، زینب است.»
علی فائق
نظرات(۰ دیدگاه)