چگونگی تحقق زمینههای شهادت شهید مزاری! (۷)
- انتشار: ۲۰ حوت ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 108365

در پست قبلی روشن شد که منظور از ضلع چپی مثلث دوستان شهید مزاری چه کسانی اند؟ و نیز سخن به این جا رسید که ضلع چپی اگر چه از نظر نژادی با ضلع پشتونیزم دوستان شهید مزاری، دچار مشکل بودند ولی در مورد نگاه غربی به امور کشور و در مورد ضدیت با پیشینه مبارزاتی سران حزب وحدت در منطقه و در مورد مخالفت با همسویی آنها با محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران، کاملا باهم نظر مشترک داشتند و هر دو ضلع درپی ایجاد گسست میان سران حزب وحدت با سابقه مبارزاتی و همپیمانان تاریخی آنان بودند.
حال برای روشن شدن نقش ضلع چپی در نابودی حزب وحدت و شهادت شهید مزاری باید دید که این ضلع چه جایگاهایی را در ساختار حزب وحدت تصاحب نمود و چگونه عمل کرد؟
الف) جایگاهای ضلع چپی در ساختار حزب وحدت:
اگر سه بخش سیاسی، نظامی و فرهنگی ساختار حزب وحدت را در نظر بگیریم، به خوبی پیداست که چپیها در هر سه بخش یا کاملا مسلط شدند و یا برای اعمال نفوذ از جایگاه خوبی برخوردار بودند؛ مثلا طبق روایت احد بهادری، در بخش سیاسی هم غلام علی حیدری و محمد علی اختیار از تنظیم نسل نو هزاره از دوستان بسیار خوب بابه مزاری بودند و نقش کویته یک نقش استثنایی محسوب میشده و هم شهید مقصودی نقش برجستهای در مراودات دیپلماتیک داشته؛ زیرا طبق گفتار قاضی سعادت غزنوی شهید مقصودی یکی از افراد مذاکره کننده با طالبان و طبق گزارش احد بهادری حامل نامه شهید مزاری به ملا بورجان نیز بوده؛ که اینها همه بیانگر جایگاه این ضلع در بخش سیاسی و در نزد بابه میباشد.
در بخش نظامی حزب وحدت به رهبری شهید مزاری، چپیها کاملا مسلط بودند؛ زیرا جنرال خداداد، سید یزدانشناس هاشمی و امثال آنها در بالاترین یا مهمترین ردههای نظامی این حزب قرار داشتند.
بخش فرهنگی حزب وحدت، که مسئولیت نرم افزاری یک حزب یا یک جریان و نقش تعیین کننده در تثبیت یا دگرگونی ارزشها و باورها را دارد، معلوم بود که در اختیار چه کسانی قرار گرفت؟ و افرادی مانند رویش، دایفولادی و امثال آنان همه کاره امور فرهنگی شدند و بودند.
اما اینکه چه کردند؟
ادامه دارد…
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)