چرا پاکستان در پیش برد پروسه صلح افغانستان نقش کلیدی دارد؟

  • انتشار: ۲۷ حوت ۱۳۹۹
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 108856

باور اسلام آباد این است که پروسه صلح افغانستان سخت و دشوار است اما غیرممکن نیست.
در تازه ترین اقدامات برای ایجاد نوعی توافق صلح کارآمد در افغانستان، پاکستان سخت تلاش می کند مطمئن شود این حرکات تازه همچون موارد قبلی با ناکامی مواجه نگردد.

دولت جو بایدن به رئیس جمهور اشرف غنی یادآورد شده است در هر برنامه موفقی که برای کمک به افغانستان برای خروج از جنگ و خشونت و رسیدن به ثبات و امنیت روی دست گرفته شود، طالبان باید گنجانده شوند.

حکومت افغانستان پس از بی میلی اولیه سرانجام موافق نمود در دو نشست مسکو و ترکیه که قرار است با حمایت روسیه و امریکا برگزار شود شرکت کند. دیگر سهامداران عمده جنگ و صلح در افغانستان نیز در این دو کنفرانس حضور خواهند یافت. پاکستان نیز در نوعی احساس مسئولیت تلاش می کند زمینه حضور مثبت طالبان در این دو نشست مهم را فراهم کند و مطمئن گردد خشونت کنونی در افغانستان کنترل می شود.

اسلام آباد در هر دو جنبه تاکنون بد کار نکرده است: طالبان در مناطق تحت کنترل خود یک نیروی تاثیر گذار هستند و منابع دیپلماتیک پاکستان در ایجاد تغییر در میدان محدود است، چیزی که آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا، نیز آن را تصدیق کرده است.
تداوم حرکت

سیاستگذاران پاکستانی اخیرا برای تداوم اقدامات و حرکات در زمینه صلح افغانستان مشغول سفر به کشورهای مختلف بوده اند، این سفرها اما مدتی ست قطع شده است. بازبینی سیاست افغانستان توسط دولت تازه جو بایدن اهداف پاکستان برای بستن پرونده توافق نامه صلح طالبان با امریکا را نقش بر آب نمود. براساس توافق نامه صلح امریکا با طالبان، واشنگتن می بایست تمام نیروهای نظامی اش از افغانستان را تا اول ماه می سال جاری میلادی خارج کند و این برای پاکستان یک ایده آل است.

ضرب العجل خروج نیروهای امریکایی از افغانستان که در توافق نامه صلح با طالبان ذکر شده اگر تطبیق شود برای پاکستان بسیار مطلوب است. امریکا اما در شرایط حاضر عمل طبق زمان تعیین شده را ناممکن می داند و این بدین معناست که یک توافق تازه یا یک درک تازه در مورد خروج نیروهای خارجی از افغانستان می بایست شکل بگیرد. رسیدن به چنین درک و توافق تازه ای بدین معناست که تمام تلاش های صورت گرفته برای توافق صلح دوحه از بین می رود و یک پروسه زمان بر و دردناک دیگر باید طی شود.
افغانستان یک ظرف در حال ذوب از منافع متضاد است. عسل یکی، سم دیگری ست. تهیه معجونی از این وضعیت شیطانی که بتوان آن را نوشیدنی برای صلح نامید، غیر ممکن است.

دومین چالش برای سیاستگذاران پاکستانی مواجه با انبوهی از انتقادات ست که می گوید اقدامات کافی در متقاعد ساختن طالبان به اینکه فرصت پیش آمده بهترین شانس برای قطع جنگ و خشونت در افغانستان می باشد، صورت نگرفته است. سیاستگذاران پاکستانی تاکید می کنند هر بار که پروسه صلح افغانستان یا هر اقدامی در این راستا به کندی پیش می رود یا از مسیر منحرف می گردد، آنها قربانی واقعی ماجرا می شوند.

تمرکز بیشتر

یکی از نکات کلیدی که در گزارشات قبلی سیاستگذاران به دفعات ذکر شد بروز هرگونه بن بست ناشی از لج بازی و سرسختی طرف های جنگ می باشد که نوک پیکان ملامت را به سوی پاکستان نشانه می رود. یکی از سیاستگذاران پاکستانی که عمیقا در ابتکارات تازه صلح در مورد افغانستان غرق است می گوید:«همواره با خواسته «بیشتر تلاش کن!» روبرو بوده ایم!»

یک بعد گسترده چالش ذکر شده حفظ تعادل بین منافع امنیتی ملی پاکستان با خواسته رقابتی خواسته های جامعه بین المللی می باشد. منبع مشابه تاکید می کند:«نمی خواهیم با خلأ خطرناکی که از خروج غیرمسئولانه امریکا و حمایت جامعه بین الملل در افغانستان ایجاد می شود و نیز حضور طولانی نیروهای خارجی که دلیل اصلی ناامنی و جنگ در افغانستان است روبرو شویم.»
حالت ایده آل برای پاکستان این است که یک حکومت و صلح مورد حمایت تمام قدرت های جهانی و سهامداران در افغانستان شکل گیرد، حکومتی که ریشه بدواند و قوی باشد و طرف های درگیر برای همیشه سلاح هایشان را دفن کنند.

میدان جنگ کابل

اما مسئله این است که ما در یک دنیای ایده آل زندگی نمی کنیم و اهداف سست زیادی وجود دارد که سبب ایجاد پارگی و نفاق در موقعیت های از قبل ناآرام می شود. طالبان فکر می کنند روی زمین برتری دارند. حکومت کابل فکر می کند طالبان نمی توانند این برتری خود را به پیروزی تبدیل کنند و مادامیکه که ایالات متحده و قدرت های دیگر را پشت سر خود داشته باشند ، طالبان قادر به اجرای یک نمایش انفرادی در میدان نخواهد بود.

ایالات متحده امریکا در این فکر است که زمان مناسب برای تعریف مولفه های مهم در منافع آنها، طولانی ترین جنگ تاریخ امریکا، حضور پرهزینه امریکا در افغانستان به عنوان یک کشور جنگ زده، فرار رسیده است.
چین و روسیه نیز منافع خاص خود در افغانستان را دارند تا اطمینان حاصل کنند مقاومت سختگیرانه و دین محور که می تواند منافع اصلی مالی و ملی آنها را تهدید کند در منطقه تقویت نشود.

جهان در کل خواهان ختم این مشکل سخت می باشد چون پول کافی برای کمک به پروسه دولت سازی در افغانستان را ندارد.
اکنون به خوبی متوجه شده اید که مدیران صلح افغانستان در حال حاضر با چه اهداف اساسی و جدول زمانی متفاوتی روبرو هستند. مردم افغانستان نمی توانند بیش از این منتظر بازگشت زندگی به شرایط عادی در کشورشان باشند و تلاش ها در راستای صلح باید به این نیاز فوری مردم پاسخ مناسب بدهد.
خشونت های بیش از حد و پی در پی دو نسل از شهروندان افغانستان را از بین برده است. آیا پروسه صلح با وضعیت فعلی می تواند به یک نتیجه قابل قبول برای همه که منشا آرامش و صلح باشد، منجر شود؟ یک مقام عالی رتبه دولتی پاکستان در این مورد می گوید:«سخت است اما غیر ممکن نیست!»

منبع

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *