پیامد باغی نامیدن جبهه مقاومت
- انتشار: ۲۸ جوزا ۱۴۰۱
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 131271
اخیرا در فرمانی منسوب به ملا یعقوب وزیر دفاع گروه حاکم دستور داده شده است تا مخالفان را باغی یا باغیان بنامند. در کتاب امارت اسلامی ملا عبدالحکیم اسحق زی هم بسیار ناشیانه مخالفان سیاسی و نظامی گروه حاکم با ادبیات دینی کوبیده شده اند.
- سوء استفاده از ادبیات دینی به منظور فریب عوام و جمع آوری لشکر از یک سو و نابودی فرقه های مذهبی یا سیاسی از سوی دیگر چیزی تازه ای نیست. سه تن از چهار خلیفه راشده در همان ابتدایی ظهور اسلام با تحریک افراد مذهبی احساساتی و استفاده سوء از ادبیات دینی کشته شدند. طنز روزگار این بود که حتی در کربلا حسین بن علی نواسه پیامبر و سید جوانان اهل بهشت را به اتهام خروج علیه حاکم مشروع سلاخی کردند. بعد از ایشان تا زمان ما همواره ادبیات دینی سوته ای بوده برای سوء استفاده های سیاسی و سخیف دنیوی.
- در افغانستان نیز سوگمندانه از این سوته زیاد استفاده شده است که نمی خواهم وارد شوم. اکنون افراد فاقد سواد و صلاحیت دینی مخالفان سیاسی و نظامی خود را که از خانه و سرزمین خود دفاع می کنند، «باغی» می نامند، چنان که در دور اول حکومت اینان، حکومت استاد ربانی را در کابل محارب می نامیدند. این در حالی که خود قدرت را غصب نموده و سالها به قتل و غارت و تخریب مشغول بوده اند. آسیبی که استفاده از این نوع ادبیات دارد، غیر قابل جبران است: اول این که دین و باورهای دینی در نزد مردم که واقعیت ها را به چشم می بینند، سبک و سخیف می شود. دومین و بدترین پیامد آن بستن راه گفتگو و بازگشت برای همیشه است. وقتی کسی جانب مقابل خود را کافر، محارب، مفسد، منافق، باغی، یاغی و غیره بخواند، این مفاهیم در ادبیات دینی آثار حقوقی سنگینی دارد و به این معنا است که راه بازگشت را بسته اند. نمی شود کسی را منافق و باغی بخوانی و فردا سر یک میز برای مذاکره بنشینی و لبخند بزنی. بلکه منافق، باغی و یاغی باید تسلیم و مجازات شود. مجازات آن هم مرگ است. طبیعی است که طرف مقابل مجبور است در مقابل چنین دشمن عنود تا پای جان و به صورت آشتی ناپذیر بجنگد.
به خاطر همین عواقب بد آن بود که علی بن ابیطالب ع در جنگ علیه خوارج به هیچ وجه اجازه نداد که کسی از این ادبیات استفاده کند. در مواردی که استفاده شده بود، بشدت توبیخ نمود. اجازه نداد که اموال آنان غنیمت گرفته شود، بر جنازه های آنان با احترام نماز ادا کرد و دفن نمود، حتی معاشات شان را از بیت المال قطع نکرد. در اخیر با جمله فاخری به یاران خود گفت: «اخونا بغوا علینا» آنان برادران ما بودند که علیه ما شوریده و نظم و امنیت را مختل کرده بودند و حاکمیت مجبور بود نظم را برگرداند؛
اما افرادی که از سواد دینی و درک مفاهیم آن بری هستند، با جسارتی که از سالها قتال و تجاوز و نهب و غارت مسلمانان به دست آورده اند، به راحتی به خود اجازه می دهند، مردم متدین و مجاهد افغانستان را باغی و محارب بنامند!
۳- سوگمندانه ضعف اندیشه، جمود دینی و ناسیونالیسم قومی پشتون اکنون دست در دست هم داده به فرمان دشمنان تاریخی افغانستان، این کشور را به مسیر بی بازگشت تجزیه و سقوط سوق می دهند. دشمنی کینه توزانه با زنان و اقوام، تجاوز به خانه ها، ترورهای کور، تخریب منازل، هجوم تحت نام کوچی مسلح، ایجاد حکومت پولیسی، منع آزادی بیان، دشمن و باغی و یاغی نامیدن مخالفان دارو دسته حاکم، راه های بازگشت به ملت شدن و هم وطن شدن را یکی پی دیگری تخریب می کند. جنگ چهل ساله افغانستان قباحت و ترس را از همه زدوده است. صبر مردم هم اندازه ای دارد و ممکن است به لبریز شدن آن چیزی نمانده باشد.
محمد مناقبی
نظرات(۰ دیدگاه)