پیامبر اسلام از دشمنانش نیز میگذشت
- انتشار: ۱۴ میزان ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 121980
از اصول شخصیت پیامبر اسلام مدارا وتساهل با مردم بود؛ به گونهای که با این صفت توانست در مردم تحوّل بزرگ روحی و روانی ایجاد کند و تمدّن اسلامی را بنیاد بگذارد. قرآن کریم درباره این اصل اخلاقی پیامبر چنین میفرماید: «فبمارحمه من الله لنت لهم و لو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک. فاعفُ عنهم و استغفرلهم و شاورهم فی الامر.»
خداوند نخست به شخصیت اخلاقی پیامبر اشاره میکند: تو انسان نرمخویی هستی و اگر درشتخو بودی، مردم از اطرافت پراکنده میشدند. بعد میگوید: بنابراین نسبت به مخالفان خود گذشت کن و از خداوند برایشان طلب مغفرت نما.
نکته مهم اینکه پیامبری که برخی او را جنگجو معرفی میکنند، از طرف خداوند مأمور است که از مخالفان خود درگذرد، علاوه بر گذشت، با آنان مشورت کند. پیامبر بارها میفرمود: «ان الله تعالی امرنی بمداراه الناس.» (من از طرف خداوند مأمورم تا با مردم مدارا کنم.)
اخلاق پیامبر از قرآن جدا نبود و نمی شود قرآن چیزی بگوید و پیامبر طور دیگری عمل کند. از امّالمؤمنین عایشه سؤال شد اخلاق پیامبر چگونه بود، پاسخ داد: «کان خُلقه القرآن.» اخلاق قرآن یعنی: «خُذ العفو و أمر بالعُرف و اعرض عن الجاهلین.» (با آنها مدارا کن، عذرشان را بپذیر و به نیکی دعوتشان کن واز جاهلان روی بگردان.)
رحمت، مغفرت، و مدارا تنها سیره شخصی پیامبر(ص) نبود، بلکه سیره سیاسی او نیز چنین بود. امام علی(ع) که در مکتب پیامبر تربیت یافته است میفرماید: «رأس السیاسه الرفق» (اصل سیاست، رفق و مداراست.)
انس بن مالک درباره برخورد پیامبر با مردم میگوید: «کان رسول الله من اشدّ الناس لطفاً بالناس.»
مهمترین سخن درباره رفق و مدارا را خود پیامبر فرموده است: «من یحرم الرفق یحرم الخیر کلّه.» (هرکس رفق و مدارا نداشته باشد، از هرگونه خیری محروم است.)
رفق و مدارای پیامبر تنها با یاران نبود، بلکه با مخالفان خود که سالها او را اذیت کرده بودند هم چنین بود. ابن اسحاق (نخستین مورخ اسلامی) نقل میکند: روز فتح مکه، پرچم اسلام به دست سعد بن عباده خزرجی بود. وی اینگونه شعار میداد: «الیوم یوم الملحمه، الیوم تستحل الحرمه.» (امروز روز کشتار و انتقام است، امروز روز شکسته شدن حرمتهاست.)
پیامبر پرچم را از سعد گرفت و به امام علی داد و فرمود: «الیوم یوم المرحمه.» (امروز روز رحمت و مهربانی است.)
قریش مکه که بدترین دشمنیها را با پیامبر و یارانش کرده بودند، منتظر بودند که پیامبر با آنان چه خواهد کرد. آن حضرت از آنان پرسید: «یا معشر قریش ماترون انّی فاعل فیکم؟» (ای جمعیت قریش تصور میکنید من با شما چه خواهم کرد؟) گفتند: «خیراً، اخٌ کریم و ابن اخ کریم» (نیکی؛ تو برادر بزرگوار و برادرزاده بزرگوار ما هستی.) پیامبر فرمود: «اذهبوا انتم الطُلقا.»
پیامبر پس از فتح مکه یک اصل بزرگ اخلاقی را بنیان نهاد و فرمود: «الاسلام یجّّب ماکان قبله.» (اسلام گناهان گذشته را میپوشاند.)
پیامبر اسلام در ۲۳ سال مبارزه خود هیچگاه از این اصول اخلاقی عدول نکرد و همیشه مردم را به حسن خلق، مدارا با دیگران و نفی خشونت دعوت میکرد و میفرمود: «الیسر یمن و الخرق مشئوم.» (آسانگیری و ملایمت خجسته است و درشتی و خشونت نحوست میآورد.)
مولانای بلخی، بردباری پیامبر اسلام را اینگونه توصیف کرده است:
او به تیغ حلم چندین حلق را
واخرید از تیغ و چندین خلق را
تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر
بل ز صد لشکر ظفر انگیزتر
سیّد اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)