همآغوشیهای ننگین
- انتشار: ۱۵ دلو ۱۴۰۲
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 171043

شماری از رسانهها از حضور “امیرجان صبوری” آهنگساز و خواننده افغانستان در مراسم معرفی کاردار و دیپلمات طالبان در ازبکستان خبر دادند. تصاویر هم نشان میدهد که این آوازخوان خاطرهانگیز سه نسل افغانستان در کنار “مغفورالله شهاب” کاردار طالبان در سفارت افغانستان در ازبکستان نشسته است.
وزارت خارجه طالبان دو روز پیش مغفورالله شهاب فرزند “شهابالدین دلاور” وزیر معادن این گروه را مسئول سفارت افغانستان در تاشکند پایتخت ازبکستان معرفی کرد.
صبوری در حالی به کاردار خودخوانده طالبان در ازبکستان رسمیت داد که این گروه نه صبوری را به عنوان خواننده قبول دارد و نه هنر صبوری را به رسمیت میشناسد.
تاکنون نشانهای هم دیده نمیشود که صبوری با زور و جبر به مراسم آورده شده باشد. لذا وی با اختیار خود به مراسم معرفی دیپلمات طالبان آمده بود.
طالبان که در فراافکنی رسانهای دست بالایی دارند و همواره از حضور شخصیتها در جلسات خود سوءاستفاده میکنند، اینبار شرکت صبوری و چند فرد مهاجر افغان دیگر را در مراسم معرفی دیپلمات خود در ازبکستان، نشانهای از محبوبیت طالبان در ازبکستان عنوان کردند.
با گذشت چهار دهه از حاکمیت کمونیستهای وطنی در چارچوب حزب دموکراتیک خلق افغانستان با مشارکت جناح خلق و پرچم، هنوز لکه ننگ از پیشانی افرادی که خود را به خلقیها و پرچمیها نزدیک کرده بودند، پاک نشده است.
سه دهه از جنگهای داخلی در دوره به اصطلاح مجاهدین میگذرد اما هنوز کسانی که خود را به جنگاوران جنگهای داخلی پیوند زده بودند، شرمسار وجدان خود هستند. البته اگر وجدانی باقی مانده باشد.
نظام جمهوری سقوط کرد اما هنوز مردم بر حلقه کرزی، اشرف غنی و دزدان جمهوری لعنت میفرستند.
اکنون که دوره طالبان است، این هم خواهد گذشت اما لکه ننگ لابیگری برای طالبان، بر جبین افرادی باقی خواهد ماند که فکر میکنند گروه طالبان تا ابد باقی خواهد ماند.
تاریخ معاصر افغانستان مملو از درسها و عبرتها است و خلاف مشهور که میگوید ملت افغانستان حافظه تاریخی ندارد، ملت این کشور خوب هم حافظه تاریخی دارد. این که کمونیستها، گانگسترهای جهادی و دزدان جمهوری، منفور مردم هستند، حاکی از حافظه تاریخی مردم افغانستان است.
زود یا دیر، طالبان هم به تاریخ خواهند پیوست اما عملکرد فرصتطلبان، لابیگران و هواداران طالبان ثبت و ضبط حافظه مردم است.
همانطور که حامیان کمونیستها، طرفداران گانگسترهای جهادی و دزدان جمهوری شرمنده مردم و وجدان خود هستند، افراد فرصتطلبی که با طالبان مبادرت به همآغوشیهای ننگین کرده و میکنند نیز شرمنده مردم و تاریخ خواهند بود.
اگر هنرمندی، شاعری، نویسندهای و یا هر شخصیت دیگری بخواهد از چشم مردم بیفتد، خود را به طالبان نزدیک کند. این سخن از دوره کمونیستها تجربه شده است. “سلیمان لایق” و “بارق شفیعی” از شاعران مطرح معاصر افغانستان بودند اما به دلیل نزدیکی و پیوستن به کمونیستهای وطنی، از چشم مردم افتادند. این قاعده درباره حاکمیت طالبان هم صدق میکند و هر کسی که به طالبان نزدیک شود، لاجرم از چشم مردم خواهد افتاد.
محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)