هشداری که سران غیر پشتون نادیده گرفتند!
- انتشار: ۱۵ قوس ۱۴۰۱
- سرویس: تیتر 2دیدگاه
- شناسه مطلب: 134745
اکنون مذاکرهای قرار است صورت بگیرد که در حکومت غنی باید اجرایی میشد، اما غنی مخالف اجراییشدن آن بود و برای اینکه آن مذاکره اجرایی نشود، از قدرت کنار رفت و قدرت را به طالبان واگذار کرد. چرا غنی و سران پشتون چه در بین طالب و چه بیرون از طالب مخالف آن مذاکره بودند و چرا آن مذاکره اجرایی نشد؟
پاسخ مشخص است. برای اینکه در آن وقت سران تاجیک، هزاره و اوزبیک قلمرو داشتند و خود را در مذاکره یکطرف مذاکره میدانستند. اگر مذاکره در آن موقع اجرایی میشد، حکومت بین رهبری طالبان و سران تاجیک، هزاره و اوزبیک تشکیل میشد، اما غنی و دیگر سران پشتون طالب و غیر طالب اینگونه مذاکره و تشکیل حکومت را نمیخواستند که اقوام غیرپشتون یکطرف حقیقی مذاکره و تشکیل حکومت باشند. تصمیم غنی با سران طالب در این شد به صورت تاکتیکی سمت شمال تخلیه شود تا سران تاجیک، هزاره و اوزبیک فاقد قلمرو شوند. غنی به امرالله صالح گفت بچیم بگو ولسوالیها توسط حکومت به صورت تاکتیکی تخلیه میشوند که طالبان در جنگ غافلگیر شوند. ولسوالیها و ولایتها تخلیه شدند. اگر اینگونه تاکتیکی تخلیه نمیشدند، سران تاجیک، هزاره و اوزبیک جنگ و ایستادگی میکردند، برنامهی غنی تحقق نمییافت. غنی سران اقوام غیرپشتون را به کابل برای مذاکره فراخواند و اینها را مصروف نوبتگیری برای حضور در ارگ و مذاکره با خود کرد تا اینکه کار از کار گذشت.
پس اکنون چرا آن مذاکره صورت میگیرد؟ اکنون هدف برآورده شده است، سران تاجیک، هزاره و اوزبیک قلمرو ندارند، به یک موضع واحد سیاسی نرسیدند و نمیتوانند طرف مذاکره باشند. طرف مذاکره از طرف طالب و غیر طالب سران پشتون است. نخست، سران پشتون ملایعقوب، انس حقانی، کرزی، غنی و… به توافق میرسند، بعد تصمیم با سران قومی غیرپشتون شریک میشود تا دلخوشیای برای شان باشد.
وقتیکه فرصت بود، سران غیرپشتون میتوانستند در تشکیل حکومت تاثیر گذار باشند؛ شماری نوشتیم و هُشدار دادیم پیش از اینکه از قلمروهاتان رانده شوید، مصلحت را درنظر بگیرید و به یک توافق سیاسی واحد برسید تا در تشکیل یک حکومت ملی تاثیرگذار باشید، اما توجه نکردند. اگرچه اکنون تاثیرگذاریای ندارند، با اینهم میتوانند به وضعیت با تدبیر برخورد کنند و پیشاپیش برای استخدامشدن آمادگی نگیرند.
یعقوب یسنا
نظرات(۰ دیدگاه)