نوزادان نارس مادری به نام حزب وحدت

  • انتشار: ۳۰ قوس ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 101957

اصل منفعت طلبی شخصی افراد را به سمت تفرقه و گریز از مرکز سوق می‌دهد. در مقابل، ایجاد وحدت نیاز به انرژی تمرکز کننده دارد و زمانی امکان دارد که منافع فردی به منافع جمعی و اهداف فردی به اهداف جمعی مبدل گردد.

مزاری و یارانش در سال ۶۹-۷۰ توانستند که برای منافع فردی احزاب ۹گانه شیعه، منافع جمعی تعریف کنند و به جای اهداف احزاب متعددی که هرکدام هدف فردی و جمعی خود را دنبال می‌کردند، اهداف جمعی که تأمین کننده منافع و اهداف کل جامعه هزاره بود، تعریف کنند و در این راه بطور نسبی موفق شدند اگر چه اختلاف‌های هم وجود داشت.

اما بعد از شهادت شهید مزاری افراد درون آن “انقلبوا علی اعقابهم” و حزب وحدت که باید حافظ منافع قوم هزاره می‌بود، دوباره به اصلش بر‌می‌گشت و حزب وحدت خلیلی، محقق، دانش و آخرین بار حزب وحدت عباس دالر از نعش بی‌جان حزب وحدت پدیدار گشت که جز تضعیف موقف یکپارچه مردم هزاره، دستاورد دیگری ندارد.

اگر چه در دنیای کنونی تعدد احزاب از اصول دموکراسی است، ولی در افغانستان نه حزب واقعی وجود دارد و نه با توجه به شرایط به صلاح جامعه هزاره است که از نعش بی‌جان حزب وحدت هر روز مولودی دوباره زاییده شود.

استاد خلیلی، محقق و دانش از بزرگان مردم هزاره هستند، سزاوار این بزرگواران این بود که به جای فکر ایجاد حزب و تفرق بیشتر، به هدف مشترک و منافع مشترک مردم هزاره فکر می‌کردند و با دید استراتژیک و بلند، با تحلیل قوت و ضعف درونی حزب وحدت و همچنین تحلیل فرصت‌ها و تهدیدهای بیرونی حزب وحدت و جامعه هزاره به استراتژی تمرکز و توسعه از درون رو می‌آوردند و حزب وحدت را به حزب معیاری مبدل می‌کردند، نه این که از این مادر بی‌جان هر روز نوزاد نارس زاده شود.

عزیزالله خلیلی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *