نثر فارسی در گرو کلک خیالانگیز بیهقی
- انتشار: ۳ عقرب ۱۴۰۱
- سرویس: دیدگاهفرهنگ و هنر
- شناسه مطلب: 133863
دیروز اول عقرب/آبان، روز بزرگداشت «ابوالفضل بیهقی» و روز «نثر فارسی» بود اما کمتر کسی از اهل افغانستان از چنین روزی یاد کرد. در حقیقت، امروز مشکلات مردم افغانستان چنان زیاد است که دیگر فرصت و حوصلهای برای یادآوری از مناسبتها و شخصیتهای علمی و فرهنگی حوزه ادبی ما باقی نمانده است اما هرچه باشد، بیهقی حق زیادی بر گردن ما فارسیزبانان دارد زیرا وی با یادداشتهای خود، نشان داد که زبان فارسی در هزار سال پیش به اندازهای از پختگی و صلابت رسیده بود که هیچ زبانی در عصر غزنویان نمیتوانست با زبان فارسی رقابت کند.
از عصر غزنویان سخن به میان آمد اما کمتر پیش میآید که از این عصر یاد کنیم اما از کتاب ماندگار «تاریخ بیهقی» حرفی نزنیم. یکی از قدیمیترین و مهمترین منابعی که اطلاعات ذیقیمتی از تاریخ غزنویان به دست میدهد، تاریخ بیهقی است. بیهقی در سال ۳۸۵هجری قمری در توابع بیهق واقع در سبزوار در ایران فعلی متولد شد. پدرش از افراد سرشناس بود و بیهقی توانست که در جوانی وارد دربار و دیوان سلطان محمود غزنوی شود. زمانی که بیهقی وارد دیوان و رسائل غزنویان شد، شخصی به اسم «بونصر مشکان»، صاحب دیوان بود و نویسنده کتاب تاریخ ماندگار بیهقی، قریب ۲۰ سال در کنار مشکان، بسر برد. بیهقی، نه تنها از نثرنویسان طراز اول عصر خود بود بلکه پس از او نیز کمتر شخصیتی به پای بیهقی در نثرنویسی میرسد اما با این توضیح که هرچند بیهقی به «پدر نثر فارسی» شهرت یافته است ولی قبل از او نیز آثاری چون «مقدمه شاهنامه منصوری» و «رساله علایی ابن سینا» به نثر فارسی نوشته شده بود.
القصه این که بیهقی با استفاده از موقعیت خود در دیوان غزنویان، به فکر نگارش کتاب خود افتاد. او تاریخ خود را بسیار ساده، روان و سلیس و در عین حال با دقت و جزئیات غیرقابل وصف، نوشت که بدون مبالغه، کمتر کتاب تاریخی به پای سبک و اسلوب او میرسد. این کتاب برای ما که اهل افغانستان هستیم، یک مزیت دیگری هم دارد که و آن این که بیهقی کتابش را در سرزمینی که اکنون افغانستان نامیده میشود، به رشته تحریر درآورد. او گاهی در هرات، گاهی در کنار رود هیرمند، روزی در شهر غزنی، باری در بلخ و زمانی هم در قندهار، تا فرصتی فراهم میشد، با قلم و کلک خیالانگیز خود، به یادداشتبرداری میپرداخت که بعدها همین یادداشتها، بخشی از تاریخ بیهقی را تشکیل داد. بین مورخین و محققین، مشهور است که تاریخ بیهقی در ابتدا، به ۳۰ جلد میرسیده اما براثر حوادث روزگار و شر حاسدان، بخش بیشتر مجلدات آن از بین رفته و اکنون فقط یکپنجم تاریخ بیهقی را در اختیار داریم. همین مقدار اندک نیز چنان حاوی اطلاعات ذیقیمتی درباره سلسله غزنویان است که مرجع و منبع معتبری برای تمام مورخینِ پس از بیهقی بوده و هست. به هر صورت، بیهقی روزگار سلطنت محمود، محمد، مسعود، مودود، عبدالرشید، فرخزاد و ابراهیم غزنوی را درک کرد. سرانجام این شخصیت علمی و فرهنگی حوزه فارسی زبانان در زمان حکومت سلطان ابراهیم در سال ۴۷۰هجری قمری در سن ۸۵ سالگی در غزنی رخ در نقاب خاک کشید.
یادش گرامی باد
محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)