مقاومت پنجشیر و آخرین فرصت برای نجات افغانستان
- انتشار: ۱۴ سنبله ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 120027

اگر میخواهیم این کشور به فروپاشی کامل نرود و زنگ تجزیه به صورت جدی نواخته نشود گزینهای جز حمایت از مقاومت پنجشیر نداریم. شکست مقاومت پنجشیر به زخمی تبدیل خواهد شد که سرآغاز تجزیه خواهد بود، تجزیهای که دیر یا زود کلیدش زده خواهد شد، اما تجزیهای بسیار خونین که هیچ آدم عاقلی طرفدار آن نیست.
نهادن همه سنگینی این بار بر دوش جوانان پنجشیر و احمد مسعود منصفانه نیست. باید همه کسانی که با صوبه پنجم شدن افغانستان برای پاکستان مخالفند آستین بالا بزنند که وقت کوتاه و فرصت تنگ است. بهتر است این مقاومت وسیع باشد و ساختاری فراگیر و ملی پیدا کند. باید آزادگان پشتون، هزاره، ازبیک، ترکمن، بلوچ، پشهای و دیگر اقوام کشور در این مقاومت سهم بگیرند. لازم است شورای ملی سرتاسری مقاومت به زودی تشکیل شود، تصمیمهای کلان شورایی باشد، و تصمیمهای محلی به ابتکار خود نیروهای موجود در هر ساحه. یار محمد دوستم توانست در خلال دو ماه جنگ یکتنه در شمال، شجاعت و کفایت خود را ثابت کند و آن نقش افتخارآمیز تاریخی او فراموش نخواهد شد. او میتواند با نیروهایش برادری پرتوان و بازویی قوی برای احمد مسعود باشد. دیگران هم همین طور. در تاریخ ما هر گاه اقتدار و عظمتی بود، از روزگار سامانیان تا غزنویان، تیموریان و ابدالیان، تاجیک و ترک و پشتون و هزاره و بلوچ دوشادوش هم قرار داشتند.امروز هم بر سر چنان انتخابی رسیدهایم.
امیر اسماعیل خان، استاد محقق، استاد خلیلی، حاجی حضرت علی، کریم خان براهویی، حامیان ژنرال رازق شهید، صلاح الدین خان ربانی، استاد عطا محمد نور، و بقیه بدانند که اگر در روی زمین نیرو نداشته باشند به اندازه پشیزی وزن نخواهند داشت. اکنون وقت بازآرایی نیروهاست تا معلوم شود که وارثان برحق سرداران سرافراز خراسان کهن چه کسانیاند. ظاهرا این آخرین فرصت برای نسل رهبران کنونی است، و اگر در این مقطع نتوانند نقشی درخور ایفا کنند نسل آینده رهبران مناسب خود را پیدا خواهند کرد و رهبران کنونی را به استراحتگاه تاریخ خواهند فرستاد.
ما باید برای آوردن صلح کمر ببندیم، اما صلح از موقف عزت و آبرو، نه از موضع تسلیمی و زبونی. تسلیم شدن کمکی به حل بحران نمیکند. به هم خوردن توازن و یکهتاز شدن طا لب سبب عمیقتر شدن بحران میشود و جنگهای داخلی شروع خواهد شد، دخالتهای خارجی دوام خواهد کرد و برای چندین دههی دیگر در گرداب این بحران دست و پا خواهیم زد.
باید از موقف قوت وارد گفتگوی صلح شد. باید از همین اکنون هماهنگیها در سرتاسر کشور شروع شود، هم در جبهه سیاسی و قناعت دادن دنیا، و هم در جبهه نظامی با سازماندهی نیروها. باید خواستههایی را که در مذاکره با طالبان مطرح کنیم خواستههای ملموس اما عدالتمحور باشد. باید برابری شهروندان، حاکمیت قانون، تاکید بر تنوع و تکثر با همه انواع و اَشکال آن، حفظ حقوق زنان، حقوق اقلیتها، آزادی مذاهب، آزادی رسانهها، و آزادی احزاب و فعالیتهای جمعی، پایههای اصلی مذاکرات را تشکیل دهد، نه چانه زدن بر سر منصب آینده فرزندان و خویشاوندان کسی.
چنین مذاکراتی، از موقف قوت و وحدت، میتواند مبنای صلح پایدار باشد. باید از سخنان مبهم و چند پهلو که تنها به درد خودفریبی میخورد اجتناب کنیم. باید مشخصا بگوییم که: مردم مشرقی حق دارند مطابق فرهنگ خود زندگی کنند و در مقدرات منطقه خود نقش مستقیم داشته باشند، مردم قندهار حق دارند تفریحات، عنعنات و آزادیهای خود را به پیش ببرند، مردم هزارهجات حق دارند تا با پشتکار و سختکوشی دایمی شان منطقه خود را شکوفا کنند و کسی از پایتخت امنیت شان را به خلل نیندازد، ترکتباران ما حق دارند زبان خود را در مکاتب فرابگیرند و هویت فرهنگی خود را متجلی کنند، غرب افغانستان حق دارد دو باره تمدن تیموریان، غوریان، سلجوقیان، و طاهریان را آیینهداری کند، غزنی حق دارد که شکوه پارینهاش را بازیابد، شمال افغانستان حق دارد سرسبز و شکوفا بماند و حماسههایش مایه افتخار همه ساکنان این سرزمین باشد.. اینها را باید گفت، صریح و بیپرده، اما نه در زبانی شاعرانه، بلکه در قالب آییننامههای حقوقی تدوین شده که پشتوانه تضمینی آن در قانون اساسی گنجانیده شود با تصریح بر حقوق مشخص هر منطقه..
از چنین جایگاهی است که ننگرهار همیشه بهار، ارغنداب سبز و حاصلخیز، بند امیر سِحرآمیز و شبهای جادوییاش، باغستانهای پرشکوه شمالی بزرگ، بلخ بامی، پنجشیر سرفراز، هرات باستان، و صدها نقطه دیگر این کشور با کوهپایههای پر غرور و رودهای خروشانش، به همه ساکنان این آب و خاک تعلق پیدا خواهد کرد، و جای سوء ظن را خوشبینی، جای تقابل را تعامل، و جای تخاصم را تفاهم خواهد گرفت، آنگاه همه ما، با هر اندیشه و گرایشی، در آبادانی این سرزمین سهم خواهیم گرفت.
نگذاریم کوتهنگریهای گذشته، مصلحتاندیشیهای سطحی، و منافع زودگذر فردی یا حزبی، این فرصت تاریخی را از ما بگیرد. مقاومت پنجشیر، اگر صادقانه حمایت شود، پتانسیل شکلگیری مقاومت سرتاسری و بازگرداندن توازن را به معادلات کشور دارد، اگر همه دوراندیشانه و بزرگ فکر کنیم. بحث بر سر یک منطقه و یک گروه نیست، بحث بر سر زندگی صلحآمیز، آبرومندانه و انسانی برای همه شهروندان این سرزمین است، بی هیچ استثنایی. صلح پایدار با آزادی و برابری نهادینه شده به ثمر مینشیند نه با سرکوب و زورگویی مستبدانه.
محمد محق
نظرات(۰ دیدگاه)