لباس ملی افغانستان
- انتشار: ۹ عقرب ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 32674
پس از معرفی سفیر جدید افغانستان در هالند، حاشیه مهمتر از متن شد و بگومگوهای فراوانی در بین کاربران شبکههای اجتماعی به میان آورد. یادداشت حاضر بر آن نیست که به چنین بحثی ورود پیدا کند زیرا نگارنده، عرف وزارت خارجه افغانستان درباره نحوه لباس پوشیدن دیپلوماتهای این وزارتخانه را نمیداند.
بنابراین، بحث را کمی دور میزنیم و درباره لباس ملی افغانستان، چند نکته را با هم مرور میکنیم.
1- تغییر سنتهای جامعه نیاز به فراهم کردن بستر مناسب و زمینهسازی دارد. از ایجاد تغییر در رژیم غذایی افراد گرفته تا تغییر در نحوه لباس پوشیدن آنان همه و همه به اصل فرهنگسازی برمیگردد. مادامیکه در فرهنگ و رفتارهای اجتماعی شهروندان یک جامعه تغییر ایجاد نشود، تأکید بر اجرای قوانین خشک و تعبّدی نه تنها مثمرثمر واقع نمیشود بلکه واکنشهای منفی را نیز به دنبال دارد. نگاهی به اصلاحات دوره امانالله خان و اجباری کردن بستن عمامه و دستار در زمان طالبان توسط کارمندان دولت، نمونه خوبی از ناکارآمدی قوانین اجباری در افغانستان است.
2- هر جامعه تعریف خاصی از نحوه پوشیدن لباس دارد. اما همه جوامع در این خصوص اتفاقنظر دارند که لباس باید راحت باشد. در حال حاضر شهروندان بیشتر جوامع غربی به دنبال این هستند که چگونه لباسی بپوشند تا در آن احساس راحتی کنند. بهرغم آنکه انتقادهای از فرهنگ برهنگی در غرب مطرح میشود که در بعضی مواقع درست هم است اما بخشی از آن به همین موضوع برمیگردد که شهروندان غرب از لباسهای دست و پا گیر خسته شدهاند. بر اساس گزارشهای میدانی در غرب، در سالهای اخیر پوشیدن شُرتک و تیشرت در بین مردان کشورهای غربی افزایش چشمگیری داشته است زیرا آنان از لباسهای تنگ و گرفته، به ستوه آمدهاند.
3- بدون مبالغه لباس ملی افغانستان، راحتترین لباس در بین لباسهای شناخته شده دنیا است. این لباس همزمان با این که پوشش مناسب دارد، شخص به شدت در آن احساس راحتی میکند. اگر تاکنون تجربه نکردهاید، برای یکبار هم که شده، لباس اهل افغانستان را بر تن کنید تا حس آزادی را دریابید.
4- بدون شک کتوشلوار (کورتی/پتلون) نسبت به لباسهای ملی افغانستان دست و پا گیر است. اگر طرفداران پوشیدن پتلون در افغانستان دلیل قابل قبولی برای استفاده از این نوع لباس ندارند، نباید برای پوشیدن آن توسط کارمندان دولت یا گروههای دیگر اصرار کنند. شاید این سوال مطرح شود که پوشیدن یونیفرم و لباس متحدالشکل توسط کارمندان دولتی، آنان را از سایر مردم متمایز میکند، باید در پاسخ گفت که برای تمایز کارمندان دولتی با بقیه مردم، راهها و شیوههای دیگری نیز وجود دارد که پوشیدن جلیقه (واسکت)های مخصوص ادارات و نصب کارت شناسایی جلو سینه کارمندان، از این جمله است. البته پوشیدن لباس متحدالشکل برای بعضی از اقشار و گروهها چون کارگران شهرداریها و نیروهای امنیتی لازمی است که محلی از بحث ندارد.
5- اصرار بر مدرنیزه کردن جامعه از نگاه پوشیدن یک مدل خاصی از لباس، تجربه تلخی بوده است که بسیاری از کشورهای شرقی و در حال توسعه چون ایران آن را پشت سر گذاشتهاند. بسیاری از افراد به داشتن لباس ملی ما افغانها حسرت میخورند. شلوار به خصوص مُدل «لی» در ایران به «پوش تفنگ» تعبیر شده که آزادی را از آدمها سلب کرده است. بعضی از شلوارها به حدی تنگ است که به ابزار شکنجه شبیه است تا لباس. نگارنده خود در شبانهروز چندین بار چنین حسی را تجربه میکنم و چارهای هم نیست که از پوشیدن شلوار فرار کنم. در حقیقت، من با پوشیدن شلوارهای تنگ، احساس خفگی میکنم اما شما را نمیدانم.
6- پوشیدن شلوار/ پتلون حُسن و قبح ذاتی ندارد بلکه این نوع لباس در جوامع خاص و در یک مقطع ویژه مثلاً پس از صنعتی شدن در غرب رواج پیدا کرد. دو عامل، یکی «مُد ادواری» که هرازگاهی جوامع را فرامیگیرد و دیگری کار در کارخانهها باعث رجوع شهروندان غربی به پوشیدن این نوع لباس گردید. بهعبارتدیگر، نحوه لباس پوشیدن، به مد روز بستگی دارد؛ چه میدانیم شاید غرب نیز تا چند دهه دیگر، نوع لباس خود را تغییر دهد، همانطور که اکنون نیز استقبال شهروندان غربی از لباسهای آزاد افزایش یافته است.
7- شرایط محیطی و فرهنگی هر کشوری، لباس متناسب خود را میطلبد. به نظر میرسد که استفاده از لباس ملی افغانستان در کشوری مثل افغانستان مناسبترین پوشش برای شهروندان این کشور باشد.
8- در قرن 20 بحثی مطرح بود که آیا رسمالخط و لباس در پیشرفت و مدرنیته جامعه نقش دارند یا خیر؟ رسمالخط ترکی در ترکیه و تغییر حروف فارسی در تاجیکستان در همین راستا و عوامل جانبی دیگر صورت گرفت اما با گذشت چند دهه ثابت شد که رسمالخط و نوع لباس در پیشرفت جامعه نقشی ندارد زیرا چین با رسمالخط و لباسهای متفاوت، در حال پیشرفت چشمگیری بوده که جهان را به حیرت واداشته است.
9- سایر کشورهای پیشرفته جهان چون فرانسه، آلمان، انگلیس و… نیز با حفظ سنتهای جامعه خود، به پیشرفتشان ادامه دادهاند. شاید در بین کشورهای اروپایی انگلیس تنها کشوری باشد که در حال تبدیل شدن به کشور 72 ملت است. تنوع اقوام با لباسهای متفاوت و متنوع در انگلیس به ضربالمثل تبدیل شده است اما هیچگاه این امر باعث عقبماندگی جامعه انگلیس نشده است.
10- لباس ملی افغانستان مانع پیشرفت و مایه خجالت نیست، اگر تصور میشود که افغانستان عقبمانده است، علت عقبماندگی را باید در جای دیگری جستجو کرد. اگر لباس، عامل عقبماندگی و مایه شرمندگی کشورها میبود باید اسکاتلند از عقبماندهترین و شرمندهترین کشورهای جهان به شمار میرفت؛ در حالی که میدانیم این کشور اروپایی با حفظ سنتهای جامعه خود، سرافرازترین کشور اروپایی است.
مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)