قدرت ویرانگر اقتصاد جنگی
- انتشار: ۳۰ دلو ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 106988

بار تمام جنگهای تاریخ از لحاظ هزینه و منابع انسانی به دوش توده و مردم فقیر جامعه بوده است. از همینروی تا زمانیکه گردانندگان اصلی جنگ، منافع اقتصادی جنگ را از دست ندهند و یا از فرسایشیشدن جنگ خسته نشوند، تن به صلح و آشتی نمیدهند.
هرچند جنگ افغانستان یک جنگ نافرجام و فرسایشی است، ولی هیچ اقتصاد مشروعی نمیتواند با حجم بزرگ منافع اقتصادی برآمده از آن (دهها ملیارد دالر) رقابت کند.
اقتصاد جنگی (اقتصاد مجرمانه، اقتصاد خون و اقتصاد مواد مخدر) به سود شرکای منطقهیی و فرامنطقهیی جنگ و به ضرر مردم ما و مردم منطقه است. ولی اقتصاد مشروع که در پایان جنگ و برپایی آشتی و همدلی پدید میآید، میتواند مردم ما را از چنبرهی فقر فزاینده، رهایی بخشد و سیمای افغانستان و حتا منطقهی ما را دگرگون کند.
اقتصاد مشروع، اقتصاد مردم و نهادهاست؛ اما اقتصاد جنگی، اقتصادافراد و گروههای مافیایی و قانونگریز است.
تا زمانی که قدرت جبار قانون بر کارگزاران اقتصاد جنگی پیروز نشود؛ برقراری آشتی و برپایی مشروعیت خودسامان در اینجا ممکن نیست.
اینکه میگویند مردم چوب سوخت جنگ اند در همینجا معنا مییابد. سوختی که دیگ منافع دیگران را به جوش میآورد.
صلح زمانی میآید که شرکای صلح به اندازهیی نیرومند و سازمانیافته شوند که بتوانند، شرکای جنگ را از صحنه بدر کنند.
عزیز الله آریا فر
نظرات(۰ دیدگاه)