قدرت را بد فهمیدیم؛ بازی را باختیم!

بدفهمی قدرت که قبل از بُن، احتمالا نادانسته و غیر عمدی، شروع شده بود، در بن، به‌صورت عمدی و دانسته، نهادینه شد. تعدادی که به نمایندگی از ائتلاف شمال و از اقوام غیر پشتون در بُن حضور داشتند، برای شریک شدن خود شان یا رهبران شان در غنیمت‌های بعد بُن، دست به یک مغالطه‌ی ویران‌گر زدند.

آنان در این مغالطه، دو کار کردند.
۱. چوکی و پست سیاسی را مساوی قدرت و تصاحب آن را برابر با تصاحب قدرت قلمداد کردند.
۲. حضور خود را بر این چوکی و در این پست، حضور قوم و عدم حضور خود را عدم حضور قوم نمایاندند.

این مغالطه بدلیل سازگاری با اهداف استراتژیک برخی از کشورهای منطقه و فرامنطقه و همسویی با رویکرد مجموعه‌ی غالبا حاکم در افغانستان، خیلی زود مورد پذیرش همگانی قرار گرفت. توده‌ی این اقوام نیز به این مغالطه تن دادند و مخالفین آن را، کوتاه‌دستانی دانستند که از حسادت و ناتوانی آلو را ترش می‌گفتند.

فرجام این بدفهمی تا اینجا، شکست و سرخوردگی اقوام کوچکتر بوده است. اما متاسفانه این مغالطه همچنان ندیده مانده است. بنابراین همچنان این شکست و سرخوردگی ادامه خواهد یافت.
.
علی فائق