عنصر تعیین‌کننده در موازنه‌ی قدرت

  • انتشار: ۲۶ جوزا ۱۴۰۴
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 230311

پاسخ مؤثر ایران به حمله و تجاوز اسرائیل، محاسبات را باطل کرد، لحن‌ها را تغییر داد و معادلات جدیدی خلق کرد.

اسرائیل با ترور فرماندهان ارشد نظامی ایران ضربه‌ی گیج‌کننده‌ای وارد کرد و گمان می‌کرد، می‌تواند همان وضعیتی را که در جنوب لبنان به وجود آورده بود، در ایران نیز پیاده کند.

پس از این حمله، در روز جمعه، آقای ترامپ با تبختر تمام، حمله اسرائیل را عالی توصیف کرد و از ایران خواست که بی‌درنگ به میز مذاکره برگردد؛ در غیر این صورت، ضربه دوم بسیار ویرانگرتر و خردکننده‌تر خواهد بود.

برخی تحلیل‌گران رسانه‌ای نیز راه چاره را در آن می‌دیدند که ایران پرچم سفید را بالا ببرد.

واکنش برخی از کشورهای دیگر نیز مطابق منشور ملل متحد نبود و آن‌ها جانب‌دارانه و برخلاف عرف بین‌الملل، حق را به کشور متجاوز دادند نه کشوری که مورد تجاوز قرار گرفته بود.

ایران اما ظرف کمتر از ۱۸ ساعت خودش را جمع کرد و پاسخ حمله اسرائیل را داد و ضربه‌ای به اسرائیل وارد کرد که در تاریخ این کشور بی‌سابقه بود و پیش‌تر، سران اسرائیل آن را در کابوس‌های خود نیز تجربه نکرده بودند.

روز بعد، آقای ترامپ در مکالمه با پوتین تغییر لحن ۱۸۰ درجه‌ای داد و خواستار پایان جنگ اسرائیل و ایران شد. دیروز نیز بار دیگر گفت که باید توافقی میان اسرائیل و ایران صورت بگیرد و این توافق صورت خواهد گرفت؛ حتا ممکن است او به عنوان میانجی عمل کند،

همان‌طور که پیش‌تر در مورد هند و پاکستان چنین نقشی ایفا کرده بود و با میانجی‌گری پوتین نیز موافق است. او در گفت‌وگویی دیگر، احتمال ورود آمریکا به جنگ به نفع اسرائیل را نیز رد نکرد.

واقعیت این است که آقای ترامپ‌ یک تاجر، با مزاجی به شدت متغییر و تابع لحظه‌ها است؛ قبل از نوشیدن قهوه یک چیز می‌گوید و بعد از آن چیزی دیگر. از متحدان نیم‌بند ایران مانند روسیه نیز واکنش قابل توجهی در این منازعه دیده نمی‌شود.

آنچه مهم است این‌که موشک‌های ایران بر محاسبات مقامات اسرائیل خط بطلان کشید و لحن ترامپ، رئیس‌جمهور قدرت‌مندترین کشور جهان را تغییر داد.

قدرت موشکی ایران نشان داد که این کشور، علی‌رغم آسیب‌پذیری‌های اطلاعاتی، در منطقه یک قدرت تعیین‌کننده است و سخنان مقامات ایران، برخلاف ادعای برخی تحلیل‌گران رسانه‌ای، هرگز بلوف نیست.

روشن است که اسرائیل، به کمک تکنولوژی روز، بهره‌گیری از عوامل نفوذی و در نهایت با پشتیبانی همه‌جانبه‌ی اطلاعاتی، ماهواره‌ای و لجستیکی آمریکا می‌تواند به ایران ضربه بزند؛ اما به همان اندازه می‌تواند زیر ضربات خردکننده ایران قرار گیرد؛ ضرباتی که در تاریخ اسرائیل بی‌سابقه بوده‌اند.

مشارکت آمریکا، فرانسه و انگلیس در رهگیری موشک‌های ایران می‌تواند کمک‌کننده باشد؛ اما از مؤثریت لازم برخوردار نیست و دردها را باید اسرائیلی‌ها به تنهایی تحمل کنند. به این ترتیب موشک‌های ایران نقش تعیین‌کننده‌ای در این موازنه قدرت بازی می‌کنند.

اینک برای مقامات اسرائیل مشخص شده است که دچار خطای محاسباتی شده‌اند و خود را در برابر قدرتی فراتر از تصور می‌بینند؛ بنابراین، به دنبال آن هستند که آمریکا به نفع آن‌ها وارد جنگ شود؛ اما آمریکا نیز با توجه به قدرت بازدارندگی ایران جانب احتیاط را گرفته است.

جنگ را اسرائیل آغاز کرد؛ اما نمی‌تواند به اهداف خود دست یابد و آن را به دل‌خواه خود پایان دهد. آشکار شد که دست ایران نه تنها خالی نیست بلکه بسیار هم پر و از اقتدار لازم برخوردار است.

اسرائیل که دیپلماسی را بی‌اعتبار کرد و در میانه‌ی مذاکرات حمله کرد و بحران جدیدی در منطقه به‌وجود آورد؛ این بار از سر واقع‌گرایی باید به دیپلماسی میدان داده و تنش‌ها را کاهش دهد.

مردم اسرائیل نیز باید به میدان بیایند و نگذارند که یک نخست‌وزیر جنگ‌طلب و یک کابینه افراطی و بحران‌ساز، برای ماندن در قدرت، هر روز در گوشه‌ای از منطقه جنگی شعله‌ور کند، خون‌ریزی به راه بیندازد و شرایط جنگی را بر آنان تحمیل کند.

دکتر سید جواد سجادی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *