طالبان در حلب
- انتشار: ۱۰ قوس ۱۴۰۳
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 204548
۱. کاملا واضح و روشن است که فتنه جدید تکفیری ها در سوریه، ادامه نبردی است که جوهر صلح موقت آن هنوز نخشکیده است.
چه کسی است که نفهمد اسراییل برای یافتن حاشیه امینیت، به دمیدن در فتنه تکفیریها نیاز مبرم دارد؟
اکنون اسراییل میتواند کناری بایستد و نظاره گر تحلیل رفتن توان محور مقاومت در جنگ با تکفیریها باشد.
اما این بار، فتنه تکفیری – صهیونی، از طریق چه کسانی در حال شعله ور شدن است؟
پاسخ این پرسش، طالبان است.
۲. حلب، مهمترین و بزرگترین شهر صنعتی سوریه، برای دومین بار است که به دست مسلحین تکفیری افتاده است.
نیروهای مسلح وابسته به «تحریرالشام» در دو روز گذشته با سرعتی باور نکردنی، خود را از اطراف ادلب به حلب رسانده و وارد شهر شده اند.
گروه تروریستی تحریرالشام، در ۲۸ جنوری ۲۰۱۷ از یکجا شدن چند گروه سلفی همچون جبهه فتح شام (جبهه النصره سابق)، جنبش نورالدین زنکی، لواء الحق، جبهه انصار الدین و جیش السنه به وجود آمد. (نورالدین زنکی بعد ها از این گروه جدا شد)
۳. تحریر الشام جزو اولین گروههایی بود که در روزهای ابتدایی تحویل دهی افغانستان به طالبان، خطاب به طالبان، پیام تبریک منتشر نمود.
مقامات طالبان هم در ۲۷ جنوری ۲۰۲۲ رسماً اعلام کرد که این گروه تروریستی با گروه طالبان در افغانستان بیعت کرده است.
با اعلام رسمی بیعت رهبران تحریر الشام با طالبان افغانستان، عملا «تحریرالشام» به بازوی نظامی گروه طالبان در سوریه بدل شد، اما این رویداد، در سکون تحولات سوریه، چندان جدی گرفته نشد.
۴. تحریرالشام که اینک عملا بخشی از گروه طالبان به حساب می آید، در سه سال گذشته در شهر ادلب مستقر و از حمایت های گسترده لجستیکی و آموزشی ترکیه بهره مند شد.
ترکیه در چند سال گذشته، با تمام توان، پروژه احیای گروههای تروریستی در سوریه را پی گرفت.
۵. گروه تکفیری تحریرالشام، سه روز قبل و دقیقا همزمان با اعلام آتش بس میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونسیتی، عملیات سنگین نظامی برای تصرف مجدد حلب را آغاز کرد و ویدیوهای منتشر شده از نیروهای این گروه نشان میدهد که به انبوهی از تجهیزات پیشرفته نظامی هم مسلح هست.
۶. همانگونه که گفته شد، تحریرالشام، در بیعت طالبان افغانستان است.
همزمان با آغاز تهاجم تحریرالشام به حلب، طالبان نه تنها از بیعت این گروه با خودش انکار نکرد، بلکه بازوهای رسانه ای طالبان در افغانستان به صورت وسیع، از این تهاجم حمایت کردند.
با این وصف، باید گفت که در واقع اکنون این نیروهای طالبان هستند که رسماً، مسئولیت انتقال جنگ از جغرافیای اسراییل به جغرافیای سوریه را به عهده گرفته اند.
طالبان، پیشرویهای تحریر الشام در سوریه را، پیشروی خود میداند و طبیعیست که با تمام توان از آن حمایت کند. وگرنه با توجه به اینکه تحریر الشام در بیعت طالبان است، اگر طالبان با این حمله مخالفت میکرد، آنها خود را شرعا مجاز به تداوم تهاجم نمیدانستند.
۷. در تمام سالهای فتنه تکفیری ها در سوریه، این نیروهای حزب الله و فاطمیون بودند که آتش آن را فروکاستند.
طالبان (تحریرالشام)، در شناخت زمان مناسب آغاز فتنه جدید، کاملا آگاهانه عمل کرده است.
از یکسو، حزب الله، خسته از یک جنگ سنگین با اسراییل، نیازمند تجدید قواست نه ورود به یک جنگ شهری دیگر و از سوی دیگر، فاطمیون عملا توان عملیاتی خود را از دست داده است.
۸. فرماندهی فاطمیون را کسی به عهده دارد که در سه سال و نیم اخیر، معاشقه ای عجیب با طالبان داشت. او تمام تلاش خود را به کار بست تا طالبان را جنبش اصیل منطقه معرفی کند.
او بارها به طور رسمی اعلام کرد که مانع فعالیت هر گروه یا فردی خواهد شد که مخالف طالبان باشد و بنابر گزارش های مکرر، تضعیف فاطمیون یکی از اصلی ترین خواست های طالبان از او بوده است.
۹. من معتقدم مقدمات سقوط مجدد حلب از همان سه سال پیش که برخی عاشقانه طالبان را در آغوش کشیدند فراهم شد.
من قبلاً هم گفته ام که پذیرش رسمی سلطه یک گروه تروریست در قواره یک حاکمیت بر افغانستان، این امید را در دل تمام گروههای تروریستی و تکفیری زنده کرد که با خشونت و آدم کشی های بیشتر، میتوان خود را بر همه تحمیل کرد.
۱۰. تحرک مجدد تکفیری ها اگر در نطفه خفه نشود، قطعا مسری خواهد بود و این بار در سوریه باقی نخواهد ماند و همچون پاراچنار، در دیگر مناطق هم قربانی خواهد گرفت. چرا که مادر آنها (طالبان) هم جغرافیا و منابع مالی برای صدور تروریزم در اختیار دارد و هم عاشقانی که او را از تمام جنایت های گذشته اش تطهیر میکنند.
به نظر من، همه کسانی که گول آمریکا و طالبان را خوردند، از این پس، زهر آمریکا و طالبان را به بدترین شکل ممکن خواهند چشید.
سید احمد موسوی مبلغ
نظرات(۰ دیدگاه)