شورای عالی دولت، از ایده تا عمل
- انتشار: ۱۰ جوزا ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 113829

بر مبنای گزارشات خبری، محمّداشرف غنی تصمیم گرفته است با تشکیل شورای عالی دولت، سران سیاسی و رهبران احزاب را در قالب جدیدی گرد آورد و از قدرت، ثروت و نفوذ آنها برای دفاع از جمهوریت در برابر امارت استفاده کند. این اقدام اگر نمایشی نباشد و به درستی اجرا شود، در وضعیت کنونی کاری است ضروری و نهایت مفید.
در حال حاضر دو خطر حکومت را تهدید میکند؛ یکی بیرونی و دیگری درونی. خطر بیرونی طالبان است. تشدید عملیات نظامی به خصوص پس از آغاز خروج نیروهای امریکایی نشان میدهد که این گروه قصد دارد با جنگ، امارت اسلامی را در کشور بگستراند. طالبان اهل مذاکره و صلح نیست و پیروزی خود را تنها از راه نظامی و زور جستوجو میکند. به همین علّت مذاکرات قطر به کُما رفته و نیروهای طالب در جنگ میدانی متمرکز شدهاند.
خطر دوّم اختلافات حکومت با رهبران سیاسی است. بسیاری از رهبران سیاسی تشنه قدرت و ثروتاند. اگر از قدرت و ثروت دور بمانند، مرتکب اشتباهات ویرانگر میشوند؛ ممکن است برخی از آنها با هدف تضعیف حکومت و یا به طمع کسب جایگاه در امارت اسلامی، با طالبان در تماس شوند و حتّی در مواردی با این گروه همکاری کنند.
پس در وضعیت خطرناک کنونی، لازم است این رهبران در حکومت، مقام و منصب و معاشی داشته و در تصمیمگیریهای حکومتی شریک باشند.
بنابراین جمعکردن رهبران سیاسی و سران احزاب در قالب شورای عالی دولت و مشارکت آنان در مسایل سیاسی و امنیتی اندیشه پخته و سازنده است و میتواند زمینهساز حضور آنان در جنگ با طالبان گردد. رهبران سیاسی امکانات و تجربههای فراوان جنگی دارند. هرکدام میتوانند یک لشکر نظامی آماده کرده از ولایت خود دفاع کنند. مثلاً اسماعیل خان در غرب، مارشال دوستم، عطامحمّد نور و محمد محقق در شمال، ربانی در شرق، احمد مسعود در مرکز، خلیلی و اکبری در هزارهجات و رهبران پشتون در جنوب اگر به میدان جنگ بیایند و از نفوذ، ثروت و قدرت محلی خود استفاده کنند، بدون تردید میتوانند دست طالبان را از بسیاری از ولایات غرب، شرق، شمال و جنوب کوتاه کنند و آرزوی طالبان را به باد دهند.
برخی از آنان، در سالهای مقاومت با طالبان جنگیدهاند و از تجربه جنگی لازم برخوردار میباشند. نیروهای کارکشته و آماده و سلاح و امکانات مالی نیز دارند.
رهبران یادشده انگیزه لازم جنگ با طالبان را نیز دارند. بسیاری از آنها در دوره مقاومت، جنگ با طالبان را رهبری کردهاند. مهمتر اینکه آنها اکنون ثروتهای کلانی در افغانستان و بیرون از آن دارند. میدانند که طالبان در نخستین روز قدرت خود تمام این ثروتها را مصادره خواهند کرد. با تسلّط طالبان، نه جان این رهبران در امان است و نه مالشان. آنها دست کم به خاطر جان و مال خود از جمهوریت دفاع میکنند.
امّا در بسیج رهبران سیاسی بر ضد طالبان سه مشکل عمده وجود دارد:
- مشکل اصلی گرایش تند قومی شخص اشرف غنی رئیس جمهور است. بسیاری از صاحبنظران و رسانهها رئیس جمهور را به داشتن نگاه تنگنظرانه قومی متّهم میکنند و برخی عملکردهای او را دلیل میآورند. مثلاً در حالیکه مردم فاریاب از والی خود راضی بودند و او جنگ در برابر طالبان را با موفقیت پیش میبرد، رئیس جمهور داوود لغمانی پشتون را والی فاریاب تعیین و جنجالها و نارضایتیهای مردمی فراوانی ایجاد کرد که همگی به نفع دشمن و به زیان حکومت ختم شد. برخی، این نوع رفتارهای رئیس جمهور را فاشیسم قومی میخوانند.
بدیهی است رهبران سیاسی زمانی زیر بیرق جمهوریت جمع میشوند که اشرف غنی، رئیس جمهور همه مردم افغانستان بوده و رفتاری مطابق با عدالت اجتماعی و حقوق شهروندی داشته باشد. - مشکل دیگر آن است که رئیس جمهور در ایجاد اینگونه نهادها از شیوه حامد کرزی پیروی میکند. کرزی، رهبران سیاسی را مثلاً در شورای عالی صلح گرد میآورد تا آنها را سرگرم کند و از مزاحمت آنان در امان بماند؛ البته به آنها قدرت و صلاحیتی نمیداد. با این شیوه، اشرف غنی نمیتواند از قدرت و نفوذ رهبران سیاسی در تحکیم پایههای جمهوریت استفاده کند.
- مشکل سوّم به اختلافات مزمن و دامنهدار این رهبران در میان خود مربوط میشود. برخی از آنها سالها با هم کینه و دشمنی دارند و گردآمدنشان در یک قالب و دور هدف واحد بسیار دشوار است. تعدادی از آنها وقتی یکجا هستند، دایم به این فکر میکنند که چگونه به نفر کناری خود لگد بزنند.
به نظر میرسد ایجاد «شورای عالی دولت» ایده خوبی است؛ اگر هدف صادقانه و درست داشته باشد، درست اجرا شود و بتواند مهمترین نیروها، قدرتها و ثروتهای بیرون و درون حکومت را در دفاع از جمهوریت متحد کرده به میدان بیاورد.
سید اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)