شخصیت و قیام امام حسین (ع) از نظر دانشمندان اهلسنّت
- انتشار: ۲۹ اسد ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 119106
الف) علاقه و محبت پیامبر (ص) به امام حسین (ع)
- زمخشری، عالم بزرگ اهلسنّت و صاحب تفسیر معروف «کشّاف» در کتاب «ربیع الابرار» نقل میکند:
«فاطمه (ع) با فرزندانش حسن و حسین (ع) خدمت رسول خدا (ع) رسید و عرض کرد: یا رسول الله! چه هدیهای به اینها میدهید؟ حضرت فرمود: پدرت به فدایت، من مالی ندارم تا هدیه کنم. سپس حسن را بغل کرد و بوسید و روی پای راست خود قرار داد و فرمود: به این فرزندم، اخلاق و هیبت خود را هدیه میکنم و حسین را نیز بغل کرد و بوسید و بر روی پای چپ خود نهاد و فرمود: شجاعت و جود خود را به این فرزندم میبخشم« (ربیع الابرار، ص ۵۱۳). - حافظ ابونعیم اصفهانی، عالم معروف اهلسنت در کتاب حلیهالاولیاء نقل میگوید که او با سلسله راویان مختلف از جمله عمر بن خطاب روایت میکند که پیامبر اکرم فرمود: «حسن و حسین سرور جوانان بهشت هستند.» (احقاق الحق، ج ۱۰، ص ۷۰۸).
- احمد ابن حنبل، یکی از امامان چهارگانه اهلسنّت در مسند خود به نقل از راویان متعدد مینویسد: «پیامبر، حسن و حسین را به سینه خود میچسباند و فرمود: «خدایا! من این دو را دوست دارم، تو نیز آنها را دوست بدار.» (مسند احمد بن حنبل، ج ۵، ص ۳۶۹ ).
ب) شخصیت و فضائل امام حسین (ع) - ابن کثیر، عالم بزرگ شافعی در کتاب «البدایه و النهایه» در باره مقام امام حسین (ع) چنین مینویسد: «پیامبر (ص) حسن و حسین را گرامی میداشت و به آنها محبت زیادی میکرد؛ حسین از صحابه پیامبر به شمار میرود و تا آخرین لحظههای حیات پیامبر با او همراه و مصاحب بوده است و حضرت رسول نیز از او رضایت کامل داشته است.» (البدایه و النهایه، ج ۴، جزء ۸، ص ۱۴۲).
- بخاری از ابونعیم نقل میکند، از عبدالله بن عمر شنیدم که در جواب کسی که از او در باره کشتن مگس در ماه محرم پرسیده بود، گفت: «مردم در باره کشتن مگس سؤال میکنند؛ در حالی که همین مردم پسر دختر رسول الله را کشته اند! پیامبر (ص) در باره حسن و حسین فرموده است: “آنها گلهای خوشبوی من در دنیا هستند.» (البدایه و النهایه، ج ۴، جزء ۸، ص ۱۴۲).
- شیخ نورالدین علی بن صباغ مالکی، معروف به ابن صباغ در باره جوانمردی آن حضرت مینویسد: «انس میگوید: خدمت حسین (ع) بودم که کنیزکی آمد و دسته گلی به امام هدیه کرد. امام فرمود: برو، در راه خدا آزاد هستی. پس به او عرض کردم: او که کار مهمی انجام نداد که چنین پاداشی دریافت کرد!؟ ! فرمود: آیا نشنیدهای سخن خدای تعالی را که «و اذا حییتم بتحیه فحیّوا باحسن منها» (نساء/۸۶) چون شما را احترام کردند، به بهتر از آن پاسخ دهید.
ج) قیام امام حسین (ع) در ترازوی قضاوت - ابوالحسن اشعری (متوفای ۳۲۴ ق)، پیشوای مکتب اشاعره، می گوید: «چون ستمگری یزید از حد گذشت، امام حسین (ع) با یاران خود علیه بیداد او قیام کرد و در کربلا به شهادت رسید.» (مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلحین، ص ۴۵ ).
- علامه آلوسی (متوفای ۱۲۷۰ ق) که مرجع و مفتی اهلسنت عراق بود، در «تفسیر روح المعانی» ذیل آیه شریفه «فهل عسیتم ان تولیتم . . . ان تفسدوا فی الارض و تقطعوا ارحامکم اولئک الذین لعنهم الله» (محمد/۲۶) از احمد بن حنبل، پیشوای مذهب حنابله نقل میکند:
«عبدالله پسر احمد از وی در باره لعن یزید سؤال کرد، او در جواب گفت: «کیف لایلعن من لعنه الله فی کتابه؟ (چگونه لعن نشود کسی که خدا او را در کتابش لعنت کرده است؟!) عبدالله گفت: من کتاب خدا را خواندهام ولی لعن یزید را ندیدهام؟ احمد بن حنبل در پاسخ، آیه شریفه «فهل عسیتم . . .» را خواند و آنگاه گفت: «کدام فساد و قطع رحیمی از فسادی که یزید مرتکب آن شده، بالاتر است؟!»
سپس آلوسی مینویسد:
«در لعن یزید توقف نیست؛ چون اهل کبائر و دارای اوصاف خبیثه بود و بر مردم مدینه ظلم و تعدّی کرد و حسین را کشت و به اهلبیت پیامبر اهانت کرد.» (زندگی امام حسین (ع)، سیدهاشم رسولی محلاتی، ص ۱۵۲ ). - ابن خلدون مینویسد: «نمیتوان گفت یزید در کشتن امام حسین (ع) اجتهاد کرد و بیتقصیر است؛ زیرا صحابهای که با امام حسین در قیام شرکت نکرده بودند، هرگز اجازه قتل حضرت را نداده بودند. این یزید بود که با امام جنگید. این عمل یزید، نشانه فسق اوست و حسین در شهادتش ماجور است؛ در حالی که یزید از عدالت به دور بوده و حسین علیه یک حاکم ظالم قیام کرده بود.» (مقدمه ابن خلدون، ص ۴۱۵، ترجمه پروین گنابادی).
- دکتر طه حسین (متوفای ۱۹۷۳ م)، ادیب، نویسنده و ناقد معاصر اهلسنت مصر، معتقد است: «از آنجا که حسین از یک سو، مسئول حفظ دین و از سوی دیگر، آزاده و قهرمان است، هرگز در قبال بیعتخواهی یزید، سرتسلیم فرود نمیآورد. پس برای رسیدن به هدف خود، باید به هرکار مشروعی دست میزد.
بنابراین، برای احتراز و دوری از امر بیعت، به کوفه روی آورد و شهادت را بر بیعت با یزید که به نوعی تایید ستمهای او بود، ترجیح داد.» (علی و فرزندانش، ترجمه محمدعلی شیرازی، ص ۴۵۶ ).
- شیخ محمد عبده، از دانشمندان اهل سنت و از مصلحان بزرگ معاصر مینویسد: «هنگامی که در دنیا حکومت عادلی وجود دارد و هدفش اقامه شرع و حدود الهی و در برابر آن، حکومتی ستمگری است که می خواهد حکومت عدل را تعطیل کند، بر هر مسلمانی یاری و مساعدت حکومت عدل واجب است و در همین باب، انقلاب امام حسین (ع) است که در برابر حکومت یزید، که خدا او را خوارکناد، ایستاد .» (تفسیر المنار، ج ۱، ص ۳۶۷ و ج ۲، ص ۱۸۳).
سید اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)