سناریوهای احتمالی سقوط والسوالیها
- انتشار: ۲۴ سرطان ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 116714

بسیاری از ولسوالیها تقریبا بدون مقاومت جدی به طالبان واگذار میشوند. بعد، با هیاهوی اعلام میگردند که ولسوالیها با قدرت پس گرفته میشوند و طالبان نیست و نابود میشوند. این روند بهتآور و تاملبرانگیز، میتواند حکایت کننده دو حالت باشد:
۱. یک پروژه سیستماتیک قومی، تمامیتخواهانه و فاشیستی برای بلعیدن تمام افغانستان در جریان است. این پروژه بر آن است که هر نوع صدای ضد انحصار و تمامیت خواهانه را خاموش کند. به این خاطر است که نوک پیکان پیشروی طالبان به سمت شمال و مرکز است. اگر این احتمال واقعیت داشته باشد، آنگاه شکافها و گسلهای قومی عریضتر خواهد به نظر میرسد که این شکافهای قومی، این بیاعتمادی و این خیانت ملی را دیگر هیچ طرح و برنامهای پر نخواهد کرد.
۲. عملا کفایت و درایت لازم وجود ندارد. مدیریت و اداره جنگ به حال خود رها شدهاست. تنها چیزی که همهجا به چشم میخورد آشفتگی و بیبرنامهگی است. این بیکفایتی و بیمسئولیتی نیز معلول عوامل متعدد است. دو مورد در این میان از همه عمده است:
الف. خلأ قانون: به علاوه ضعف پارلمان، در مورد پاسخگویی رأس هرم قدرت و رأس فرماندهی در برابر پارلمان در مسائل جنگ، الزام قانونی وجود ندارد. از این رو در مورد جنگ و رهبری آن عملا تنها سلیقه یک شخص حاکم است که از جنگ چیزی نمیداند و ترسی از پاسخگویی هم وجود ندارد، به این خاطر است که اوضاع هر روز بدتر میشوند.
ب. نبود اراده: گزارشهای متعددی وجود دارند که در مواردی، به نیروهای مسلح اجازه عملیات تهاجمی داده نمیشوند. به نیروهای نظامی و خیزشهای مردمی، زمانی که نیاز به امکانات دارند، به موقع امکانات داده نمیشوند، اتفاقات از این دست، این گمان را تقویت میکند که شاید بهخاطر نگاههای قومی، اراده لازم برای مهار طالبان وجود ندارد.
دکتر سید جواد سجادی
نظرات(۰ دیدگاه)