سزاواریهای سیاسی و انسانیای جهانِ بیرحم ما
- انتشار: ۱۰ سنبله ۱۳۹۹
- سرویس: بین المللدیدگاه
- شناسه مطلب: 93711

مورگان اورتگاس سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا گفته است: «مردم ایران سزاوار آزادی و آینده هستند، نه گلولههای بسیج».
سخنِ بانو اورتگاس بسیار معقول و مقبول است؛ اما مشروط به اینکه تنها در چهاردیواری دشمنِ امریکا (ایران) محدود و محصور نماند و در سطح جهانی، مدارِ عمل و اعتبار قرار گیرد؛ از جمله در موارد زیر:
۱) جورج فلوید امریکایی هم سزاوارِ عدالت و برابری و نفس کشیدن بود؛ نه سزاوار قتل و خفه کردن؛
۲) آن سیاهپوستِ غیرمسلحِ امریکایی که با هفت گلولهای پلیس سفیدپوست، فلج و نیمهجان گردید؛ سزاوار نان و سلامت بود، نه هفت گلولهای ناقابل!
۳) انسانهای اسیری که در زندانهای ابوغُریب و بگرام و گوانتانامو، شکنجههای مرگبار را تحمّل کردند؛ سزاوارِ عدالت و حقوق بشر و منع شکنجه بودند؛ نه سزاوار تعذیب و توّحش و آزار!
۴) کودکانِ گرسنهای یمنی که با بمبها و بمبافکنهای امریکایی و اروپایی و توسط متحد نزدیک امریکا (عربستان) قربانی و سلاخی میشوند؛ قطعاً سزاوارِ نان و زندگی هستند؛ نه سزاوارِ مرگ و گرسنگی!
۵) غیرنظامیانِِ افغانستانی و عراقیای که در بمباران مراسمهای عروسی و تشییع جنازه، جان و جهان خود را از دست دادند؛ یقیناً مانند مردم ایران، سزاوار آزادی و زندگی بودند؛ نه مرگ و نابودی!
۶) ایکاش سزاواریهای سیاسی و انسانی دنیای ما شامل کودکانِ جنگزدۀ سوریه، کودکانِ همیشه آوارۀ فلسطین، کودکانِ گرسنهی افریقا و … نیز گردد!
۷) و سرانجام … آیا حاکمیّت کنونی ایران، تروریستتر و بیرحمتر و جلادتر از گروهک تروریستی و ضد بشری طالبان است که امریکا با اولی دیوانهوار دشمنی میکند و با دومی پدروار پیمانِ صلح و مؤدت امضا میکند؟!
مسیح ارزگانی
نظرات(۰ دیدگاه)