زبان من فارسی است!

  • انتشار: ۱۲ میزان ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهگوناگون
  • شناسه مطلب: 95319

به‌طور کلی اگر زبان دو نفر برای یکدیگر قابل فهم نباشد دو زبان متفاوت محسوب می‌شود ولی اگر هر دو، زبان هم را بفهمند همزبان اند.

البته تفاوت لهجه از مختصات هر زبان است؛ همین تفاوت گویش که میان فارسی کابل و تهران است میان پشتوی خوست و قندهار هم هست؛ پس آیا منطقی هست که این دو تا را دو زبان جدا ازهم بخوانیم؟
ما خودمان می‌گوییم به هزار و یک دلیل، فارسی‌زبان هستیم می‌گویند نه؛ شما اهل زبان دیگری هستید.
می‌گویم اشعار مولوی بلخی، حافظ شیرازی، اسیری خجندی، نظامی گنجوی، بلبل و ندیم کابلی، هاتف اصفهانی، اقبال لاهوری، خواجه عبدالله انصاری، فردوسی طوسی، ابوعلی بن سینای بلخی، رودکی سمرقندی، مخفی بدخشی، عطار نیشابوری و بیدل دهلوی کاملا به زبان من سروده شده است می‌گویند نه؛ شما اشتباه می‌کنید آنها به زبان بیگانه اند و شما اهل یک زبان مجزا به نام “دری” هستید، برای زبان شما من تعیین تکلیف می‌کنم که شما کدام واژه را به کار ببرید و کدام را نه.

همه از گذشته‌های بسیار دور به ما فارسی‌زبان می‌گویند و کتاب‌هایی که امروز به نام مضمون دری تدریس می‌شود قبلا‌ها به نام فارسی یاد می‌شد.

حالا با چه منطق زبان‌شناسانه‌ای زبان فارسی را در جمع زبان‌های خارجی ثبت ادارات دولتی و اسناد هویتی کرده‌اند؟

مثل اینکه ماموریت اصلی این حکومت مبارزه با زبان ساکنان این کشور است.

سید علی مصباح

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *