روشنفکرنماهای تکفیری
- انتشار: ۳۰ قوس ۱۳۹۸
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 72551

در بین مدعیان روشنفکری تقریبا به یک عرف تبدیل شده اینکه تا یک روحانی، طلبه و ملا نقدی و نقلی یا ایرادی بگیرد، فورا می نویسند که ملاها تکفیری هستند و یا برچسب های از این دست که هرازگاهی در فضای مجازی و حقیقی همه شاهد آن هستند؛ راجع به نزاع ملا و روشنفکرنما، چند چیز را قابل یادآوری میدانم.
۱ــ کفر و تکفیر، ریشه در متون دینی دارد؛ به معنای آن است که طرف مقابل اسلام، با اینکه میداند حق کدام است و باطل کدام؟ بازهم عناد می ورزد. در این مورد آیات متعدد قرآنی و روایات زیادی هستند که این جماعت را کافر و پوشاننده حق خطاب می کنند.
۲ــ تکفیر و تفسیق، تا زمانی که منجر به کشیدن تیغ و شلیک گلوله نرسیده، ایراد و اشکالی در آن نیست و هر انسانی حق دارد طبق باورهایی که دارد، با طرف مقابل به مجادله و استدلال برخیزد و اما حق ندارد از جدال احسن پا را فراتر بگذارد.
۳ــ اما مدعیان روشنگری که گاهی در التقاط مطلق بسر می برند، نه ایدئولوژی مشخصی دارند نه مرزبندی دقیق فکری که بتوانند ملت خط مشی این جماعت را تشخیص بدهند که دقیقا از نظر اینها حق چیست و باطل کدام است؟
۳ــ از شعار مدعیان روشنفکری، مبارزه با دگم و جزم اندیشی است که منجر به تکفیر دیگران می شود؛ با خواندن مطالب و نقد و نظر این جماعت نقاد، در می یابیم که جزم اندیشان تمام عیار اینها هستند نه فقیهان و متولیان دینی. چه جزمی و دگمی بالاتر ازین سراغ دارین که شعارشان بسط تکثر، اما عمل شان در نهایت انحصار… فی المثل ولع و حرص بیش از حد دارند که هرچیزی که دیگران می نویسند، اول از آقایان روشنفکران مدعی، اجازه بگیرند یا زیر نظر اینها باشند.
۴ ــ مطلق گرایی که فراتر از ایده تکفیر و تفسیق است، در نوشتار و گفتار مدعیان روشنفکری به وفور دیده می شود. اکثرشان مطلق ارزشهای دینی را رد می کنند. که شما بعید است مطلق انگاری بیشتر ازین را بیابید.
۵ــ دشمنی مطلق این جماعت با حکومت دینی و سرستیز با ایدئولوژی دینی از خصایص بارز اینان است… با یک تحلیل ساده می توان دریافت که اگر حکومت دینی در جامعه دینی، تکفیر و ایدئولوژی سازی باشد، پس چرا حکومت های لیبرالیسم و سکولاریسم غیر دینی تکفیری نیست که نه بافرهنگ و نه با دین مردم سازگاری دارد…
۶ــ اخیر اینکه همین مدعیان تکثر و تسامح، در نهایت بدرفتاری با آحاد جامعه هستند. یک روحانی و ملا براحتی با مردم در ارتباط و از نهایت تسامح و خوشرفتاری برخوردار است، اما مدعیان تسامح، در کنج عزلت خزیده از اینجا رانده از آنجا مانده و حسرت اجتماعی شدن را همیشه در دل دارند…
نویسنده: علی ظفر یوسفی
نظرات(۰ دیدگاه)