رفراندم؛ راهحل جمهوری یا امارت
- انتشار: ۲۵ جدی ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 104479

اینروزها، این پرسش مهم و سرنوشتساز روح و روان مردم افغانستان را به خود مشغول کرده است؛ نظام آینده کشور جمهوری اسلامی است یا امارت اسلامی؟ تا چندی پیش کمتر ذهنی پیدا میشد که این پرسش را در خود راه دهد؛ امّا پس از امضای توافقنامه صلح طالبان با ایالات متحده امریکا و فشارهای نظامی این گروه بر حکومت افغانستان، اکنون این پرسش به طور جدّی وجدان مردم افغانستان را میآزارد.
بیش از چهار ماه است که نمایندگان حکومت افغانستان با گروه طالبان در قطر مشغول چانهزنی و بحث بر سر موضوعات مختلف سیاسی و نظامی هستند. عصاره مذاکرات خستهکننده و آزاردهنده آنها همین است که نظام آینده افغانستان جمهوری اسلامی باشد یا امارت اسلامی.
خوشبختانه مردم افغانستان هم با نظام جمهوری آشنا هستند و هم با امارت اسلامی؛ از سال ۱۳۵۶ نظام جمهوری نوع داوود خانی، دموکراتیک و جمهوری اسلامی را دیدهاند؛ چنانکه پنج سال حاکمیت امارت اسلامی را نیز تجربه کردهاند.
حال که یکبار دیگر افغانستان بر سر دوراهی جمهوری اسلامی یا امارت اسلامی قرار گرفته نگاه گذرا میکنیم به منطق هرکدام از آنها.
منطق امارت اسلامی
منطق امارت اسلامی، شعار اسلامیت، فشار نظامی، حملات انتحاری و حمایت تعدادی از کشورهای خارجی میباشد. طالبان با سخن گفتن از حاکمیت شریعت میخواهد امارت اسلامی موردنظر خود را در افغانستان بگستراند. مشخص شده است که ایالات متحده امریکا، پاکستان، عربستان و برخی کشورهای عربی دیگر از امارت اسلامی در افغانستان حمایت میکنند. منطق طالبان و حامیانش فشار نظامی، سیاسی و امنیتی بر حکومت و مردم افغانستان برای پذیرش این نظام است.
همچنین طالبان برای برتری امارت اسلامی، به پاک کردن کشور از فساد، بیبندوباری و لجامگسیختهگی کنونی استدلال میکند. هرچند این سخن برای مردم زجردیده و کشوری غرق در فساد خوشایند و دلچسب است؛ امّا بسیار گنگ، سربسته و کلّی است و نمیتواند پرسشهای فراوانی را پاسخ دهد. ظاهراً طالبان خود نیز تعریف دقیق و با جزئیات از حکومت اسلامی موردنظر خود ندارد و به کلیگویی بسنده میکند.
تاکنون طالبان درباره نوع، کیفیت و جزئیات حکومت اسلامی خود سخن زیادی منتشر نکرده است. اینکه طالبان در حکومت خود با معیشت مردم چه میکند؛ مشکل فقر و بیکاری را چگونه حل میکند؛ بازار را آزاد میگذارد یا کنترل میکند؛ درباره واردات و صادرات چه برنامه دارد و … نظرشان درباره آزادیهای مدنی، آزادی بیان، حقوق زنان، حقوق بشر و … چه هست؟
مهمترین سندی که در این مورد وجود دارد همان قوانین و سیاستهای حکومت پنج ساله طالبان میباشد. امارت اسلامی طالبان در پنج سال حاکمیت خود چیزی نداشت جز کشتن، اسارت، زندان، دره و گلوله و نیز استبداد و تبعیض و همراهشدن با گروههای تروریستی فرامنطقهای. البته مهمتر از اینها وعده بهشت و ترساندن از دوزخ. احتمالاً طالبان بر این گمان هستند که در قرن بیست و یک، همچنان میتوانند با نشان دادن بهشت و دوزخ و با کمک گرفتن از دُره و قمچین بر جامعه افغانستان حکومت کنند.
منطق جمهوری اسلامی
طرفداران حاکمیت جمهوری امّا منطق روشنتر و تجربه ملموستری دارند. آنها با اینکه فساد، رشوه، بیقانونی، ناامنی و زورگوییهای موجود را انکار نمیکنند؛ امّا قسمت عمده آن را به جنگهای جاری و عملیات نظامی طالبان مربوط میدانند. طرفداران جمهوری به آزادیهای سیاسی، اجتماعی و رسانهای کنونی اشاره میکنند و پیشرفتها و سهولتهای به وجود آمده در بیست سال اخیر را مثال میزنند.
یک جوان روستایی باسواد به تغییرات مثبت در روستای دورافتاده خود اشاره میکند و میگوید: حالا جوانان روستایی، تلفن همراه دارند، به انترنت وصل هستند و با جهان در ارتباط اند و هر لحظه از تحولات کشور خود و جهان آگاه میشوند. جادههای روستایی گسترش یافته و مردم به جای سوار شدن بر خر و حمل کردن بار خود بر حیوانات، از موتر و موترسیکل استفاده میکنند. روستاهای دورافتاده را برق روشن کرده است. رساندن بیمار به کلینیک و شفاخانه میسر شده است و محصولات زراعی به شهر میرسد و سطح زندگی مردم بهبود یافته است.
مرد میانسالی از مردمان دورافتاده در شمال کشور میگوید: ما چندین نسل گرفتار کلهپولی، قریهدارپولی، مجلّاییپولی، جنگلبانی و … بودیم. جاده، برق، مکتب، تلفن و کلینیک را به خواب هم نمیدیدیم؛ امّا در جمهوری اسلامی، اینها را به دست آوردهایم. با کمک حکومت مرغداری، زنبورداری، باغداری و فارم پرورش ماهی به راه انداختهایم. حالا زندگی ما بسیار تغییر کرده است. اگر این جنگها و ناامنیها نباشد، سازندگی سرعت میگیرد و افغانستان میتواند با جذب سرمایهها و گردشگران خارجی، خود را در جاده ترقی و پیشرفت جهانی برابر کند.
نظر یک روزنامهنگار این است که آزادیهای مدنی، آزادی بیان، شکوفایی فرهنگی و رونق معارف امروزی، در افغانستان که هیچ؛ حتّی در کشورهای منطقه نیز کم نظیر است. مردم افغانستان باید با چنگ و دندان از آن دفاع کنند.
راهحل؛ رفراندم
در حالیکه ظاهراً هرکدام از طرفداران جمهوری اسلامی و امارت اسلامی در مواضع و خواستههای خود پافشاری میکنند و هردو طرف نیز از حامیان خارجی برخوردار هستند، وضعیت بازهم به سوی بنبست میرود و مذاکرات صلح نیز ممکن است بدون نتیجه ختم شود. در نتیجه آنچه میماند تداوم جنگهای بیست ساله خواهد بود. پس چه باید کرد؟
برگزاری یک رفراندم، عادلانهترین و مردمیترین پیشنهاد راهحل برای این نزاع خونین میباشد. دو طرف و حامیان خارجی آنان با برگزاری رفراندم توسّط سازمان ملل متحد موافقت کنند. این رفراندم عمومی بدون دخالت دو طرف جنگ، در مناطق تحت حاکمیت دولت و تحت کنترل طالبان برگزار شود و به مردم اجازه داده شود که آزادانه رأی خود را به جمهوری اسلامی یا امارت اسلامی به صندوق بریزند. سازمان ملل متحد و کشورهای عضو آن، طرف برنده را به عنوان جمهوری اسلامی یا امارت اسلامی به رسمیت بشناسد. بدین ترتیب معضل کهنه و زخم چرکین دو دهه را حل کنند و به مردم اجازه دهند که خود نظام آینده خود را انتخاب کنند.
سید اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)