رفتار لشکریان جهل کربلا تلنگری به وضعیت امروزی ما!
- انتشار: ۳ سنبله ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهدین و اندیشه
- شناسه مطلب: 93248
برای فهم نسبتا روشنی از رفتار خصمانهی لشکریان جهل با امام حسین(ع) و جبههای حق، بهتر است بدانیم که چه نوع جهلی و چه کسانی و جاهلانی در برابر امام زمان امت اسلامی قرار گرفتند؟ که امام حسین(ع) را با یارانش به شهادت رسانده آلالله را به اسارت بردند.
اگر به جریان کربلا نیک بنگریم، در خواهیم یافت که جهلی به معنای نادانی و جاهلانی به معنای نادانان در قضیهی کربلا دخالت چندانی ندارد یعنی فجایع کربلا صرفا پیامد نادانی و نتیجهی رفتار نادانان نبود؛ زیرا کسانی که نقش اصلی را در برابر جبههی حق و امام حسین(ع) داشتند افرادی مانند یزید بن معاویه، عبیدالله بن زیاد، شیمر، عمر بن سعد، قاضی شریح و امثال اینها بودند که همگی شناخت دقیق و مناسب از امام حسین(ع) و حقانیتش داشتند و آگاهانه علیه حق و امام(ع) شمشیر کشیدند.
نوع دیگر جهل، جهلی است که به معنای نبود آگاهی و در برابر علم و معرفت نیست بلکه در برابر عقل است و به معنای شهوت و منشأ تمام رذیلت. در قرآن و روایات نیز این نوع جهل در برابر عقل و خطرناک ترین نیروی ضد ارزشهای انسانی و اسلامی معرفی شده است.
در قضیهی کربلا همین نوع جهل و پیروانش دخالت جدی داشت یعنی جهلی به معنای شهوت و جاهلانی به معنای هوسرانان و بندگان دنیا؛ یعنی فجایع کربلا پیامد شهوت و نتیجهی رفتار بندگان دنیا بود که دانسته و دنیاپرستانه رقم زدند.
اگر به لشکریان عقل و جهل دقت شود، بیش از پیش نقش این نوع جهل و پیروانش در مورد کربلا روشن خواهد شد. در روایات، زیباییهایی مانند: (خیر، علم، معرفت، حکمت، ایمان، عدالت، انصاف، اُلفت، رحمت، مودّت، رأفت، برکت، قناعت، سخاوت، امانت، شهامت، حیا، پاکیزکى، امید، وفای به عهد، راستی، بردبارى، شکیبایى، فروتنى، غنا و نشاط) از لشکریان عقل و خرد شمرده شده اند.
در مقابل، همه زشتیهایى مانند: (شر، حماقت، کفر، ستم، جدایى، قساوت، قطع رحم، عداوت، بغض، غضب، حرص، بخل، خیانت، کودنى، پرده درى، پلیدى، ناامیدى، خیانت، دروغگویى، ناشکیبایى، تکبّر، فقر و کسالت) از لشکریان جهل و نادانی شمرده شده اند.
باتوجه به لشکریان این دو نیروی، نقش جهلی به معنای شهوت و جاهلانی به معنای هوسرانان و بندگان دنیا، در مورد فجایع کربلا کاملا روشن است و میرساند که اگر جوامع بشری دچار این نوع جهل و پیروانش بشود، چه بلایی سرشان میآید!!!
خود امام حسین(ع) نیز به خوبی و بالصراحه در این مورد شفاف سازی نموده میفرماید: اِنَّ النّاسَ عَبیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ یَحوطونَهُ ما دَرَّتْمَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّیّانونَ؛ به راستى که مردم بنده دنیا هستند و دین لقلقه زبان آنهاست، تا جایى که دین وسیله زندگى آنهاست، دین دارند و چون در معرض امتحان قرار گیرند، دینداران کم میشوند.
به خاطر پیامدهای مخرب این نوع جهل است که امام علی(ع) میفرماید: رُبِّ عالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ، وَ عِلمُهُ مَعَهُ لا ینفَعُهُ؛ چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالشان سودی نمیدهد.
یا در جای دیگر میفرماید: العَقلُ لَم یَجنِ عَلى صاحِبِهِ قَطُّ وَ العِلمُ مِن غَیرِ عَقلٍ یَجنى عَلى صاحِبِهِ؛ خرد، هرگز، بر صاحبش جنایت نمى ورزد؛ امّا دانشِ بدون خرد، بر صاحب خویش جنایت میکند.
امیربیان(ع) به خوبی و بالصراحه روشن نموده است که علم بدون عقل عملی و فطری نه تنها سودی ندارد که همچون شمشیری در دست زنگی مست، زیانبار است.
حال که نقش نوع جهل و لشکریانش در ارتباط با قضیهی کربلا مشخص شد، کمی به خود مراجعه نماییم تا بدانیم که در چه وضعیتی و گرفتار چه حاکمانی و رهبرانی هستیم؟ سران و رهبران ما با کدام طرف جبههی کربلا بیشتر سنخیت و همخوانی دارند؟ الآن تکلیف قلمهای نویسندگان ما را چه اموری تعیین میکند و برای چه قلم میزنند؟ ریشههای این همه بیچارگی چیست و در کجا باید جستجو نماییم؟ در نهایت برای حلش از کدام طرف جبههی کربلا الگو بگیریم؟
خلاصه در مورد رفتار لشکریان جهل کربلا باید دقت نمود تا شاید تلنگری باشد برای ما.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)