دولتِ لرزانک
- انتشار: ۲۰ جوزا ۱۴۰۰
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 114587

دولتِ غنی یک دولتِ لرزانک بیش نیست. او که دولت خویش را بر دو پایهی قومیت و اقتدار بنا کرده است، ساختمان حکومت را بر “شفاجرف هار” تأسیس نموده که با اندک تندبادی، در جهنم سقوط خواهد کرد. مقصر و متهم اصلی در تأسیس این لرزانک، شخص غنی است. او با تفکر، منطق و ذهنیت دگماتیستی و اتنیکی، کشور را به سراشیبی افول و سقوط کشانید.
اعتماد دولت و ملت را ضرب صفر نمود. توسعهی سیاسی شروعشده از زمان کرزی را متوقف کرد. خودسریها و بداندیشیهای وی میوههای تلخی ثمر داد که اکنون ملت و شهروندان دیار، باید بچشند و بمکند. دولتهای مستحکم و پایدار جهان بر پایههای رضایت عمومی استوار گشته و مشروعیت خویش را از مردم نه قوم و زور اتخاذ میکنند.
چنین دولتهایی در برابر تندباد حوادث نمیلرزد و مانند کوه راسخ در برابر عواصف، میایستد. اشرف غنی اگر پروژهای دولت-ملت را دنبال و نهادینه میکرد و امروز، شهروندان یکپارچه و منسجم در حمایت و تقویت نظام و ساختار کنونی میایستادند، خروج عساکر خارجی و تشدید حملات طالبانی چندان تأثیری بر وضعیت نمیگذاشت و معادلات قدرت و امنیت کشور بر محور رضایت شهروندان و خواست عمونی مدیریت میشد. ولی سیاستهای تکروانه و قوممحورانه چنان فاصله میان دولت و مردم انداخته و دیوارهای اعتماد را فروپاشانده که در هر حادثهی تروریستی انگشتها مستقیم بهسوی دولت و شورای امنیت اشاره میرود.
وی منابع، امکانات دولتی و فرصتها را که بایستی بهشکل عادلانه بین باشندگان این دیار، توزیع و تقسیم میشد، در انحصار و اختیار درآورد و در جهت تحکیم ایدئولوژی قومی و اقتدار قومی بهکار گرفت. نتیجهی خیرهسریها، تعصب و اندیشهی غلط همین است که کشور در دهان اژدهای افراطگرایی قرار گرفته و این اژدها دهان را باز کرده تا یکجا همه را ببلعد. گر چند خیلی دیر است تا اشتباهات و خطاهای استراتژیک و نابخشودنی و ظلم او در حق شهروندان جبران شود ولی هنوز فرصتهای آخر برای جلوگیری از سقوط در کام اژهای افراطیت باقی است.
غنی میتواند در همین لحظات واپسین، دست از اقتدارگرایی و قومیت بر دارد و با مشورههای راستین نه سمبلیک با سران اقوام و توزیع عادلانهی منابع، یک اجماع ملی را در ظرف چند هفته ایجاد کند. و آنگاه ملت واحد مانند کوه استوار، متحدانه در برابر ظهور و قدرتیابی افراطیون خواهند ایستاد و جمهوریت بیستساله که درخت آن با خون جوانان و کودکان این سامان، آبیاری شده است، از سقوط و زوال نجات مییابد. ولی افسوس که غنی اژدهای افراطیت را بر مشارکت عادلانه اقوام در ساختار قدرت و تحکیم دمکراسی ترجیح میدهد. این است که هیچ راهی دیگر برای بقا و حفظ نظام نمانده است.
محمد رضا دانش
نظرات(۰ دیدگاه)