دوستی با دشمنان و دشمنی با دوستان!
- انتشار: ۱۲ دلو ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 105788

در منطقهی تحت نفوذ جبهۀ مقاومت، اعمال و افعال ذیل ـ که یاغیگری در برابر دولت و قانون، اخلال در امنیت عمومی و نقض حقوق شهروندان به شمار میروند ـ هرگز صورت نگرفته است:
۱) هیچ مسافر و رهگذری تا کنون دستگیر، اختطاف یا گردن زده نشده است؛
۲) هیچ عضوِ اردوی ملی، پلیس ملی، کارمند دولت یا کارکنان مؤسسات، حتی دستگیر و زندانی نشدهاند؛
۳) هیچ مکتب و سرک و کلنیک و دیگر امکانات عمومی و دولتی تخریب نشده است؛
۴) در هیچ نقطهای از این منطقه، کِشت و تولید مواد مخدّر صورت نمیگیرد؛
۵) هیچ اخلالی در فعالیتهای عادی و جاریِ دولت، مؤسسات و مردم عادی ایجاد نشده است؛
۶) هیچ انسانی در این قلمرو به مجازاتِ سنگسار، قطع عضو یا امثال آنها محکوم نشده است؛
۷) جبهۀ مقاومت هیچگاه خود را معارض نظام و قانون اساسی نخوانده؛ بلکه وفادار به دولت و قانون اساسی خوانده است؛
۸) جبهۀ مقاومت، رسالت و مأموریت خود را مقابله با تهاجمات طالبان و کوچیهای مسلح، تعریف کرده است؛ نه مقابله با دولت و قوای امنیتی کشور؛
۹) ادعای ارتباطِ جبهۀ مقاومت با ایران، اتهامِ بیسند و بیپایه به قصد بدنام کردن این جبهه است؛ در حالی که طالبان رسماً و علناً با ایران و پاکستان و روسیه و غرب، ارتباط و وابستگی دارند.
اما تمام این اعمال و افعالِ دَدخویانه و ویرانگرانه و ضد انسانی و ضد ملی در قلمرو طالبان به شکل گسترده و مستمر و علنی، صورت میگیرد و آنان خود را رسماً دشمن نظام و قانون اساسی میدانند و بیست سال با تمام توان در مقابل دولت و ملت افغانستان جنگیدهاند.
با همهی این احوال، چرا دولت به درۀ مرگ (جلریز) که به مدت دو دهه، گلوگاه و جولانگاهِ راهگیری، گردنزنی و آدمکشیِ طالبان بوده است، لشکرکشی نمیکند؛ ولی به بهسود و قلمرو مقاومت که مطیع و حامی و همکار دولت هستند، لشکرکشی میکند و مردم غیزنظامی حامی دولت را به خاک و خون میکشد؟!
این رویه و رفتارِ شگفت و شگرفِ دولت را جز «دوستی با دشمنان و دشمنی با دوستان» نمیتوان نامید!
مسیح ارزگانی
نظرات(۰ دیدگاه)