درتگی بر انکار شیعیان افغانستان توسط ملاهبه الله
- انتشار: ۹ سرطان ۱۴۰۲
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 144224
از سوژه های مهم اخیر در فضای مجازی و رسانه ها، سخنرانی اخیر رهبر امارت اسلامی در نماز عید سعید اضحی است.
از قول وی نقل شده که در افغانستان، مذهب غالب، مذهب حضرت امام ابوحنیفه (رض) است.
اشاره ای به حضور پیروان مذهب امام شافعی (رض) در افغانستان هم داشته که به تعبیر وی، تعداد اندکی هستند و از آن جهت که اکثر مردم افغانستان پیرو مذهب امام حنیفه (رض) هستند، همه احکام و قوانین بر اساس مذهب حنفی می باشد.
به بحث منابع حقوق در نظام حقوقی کشورها کاری نداریم و این نکته نیز که انتظارات شیعیان افغانستان از نظام حقوقی کشور چیست، مجال جداگانه ای می طلبد. (خواسته های حقوقی در سند مطالبات جامعه شیعه افغانستان که شورای علمای شیعه تهیه کرده، مشخص و معین است)
عده ای در فضای مجازی این سخنرانی را به منزله انکار حضور یک چهارم جمعیت افغانستان تلقی کرده اند مخصوصا که در این سخنرانی از مذهب شافعی که در افغانستان پیرو ندارد، نام برده شده اما از مذهب شیعه جعفری با داشتن حداقل ٢۵ درصد پیرو از میان جمعیت افغانستان ذکری به میان نیامده است.
یکی از تفاسیر این است که ممکن است مخاطب رهبر امارت اسلامی، آن عده از علمای مذاهب اربعه اهل سنت و جماعت در سایر کشورهای اسلامی باشد که بعضا نظریات منتقدانه ای در مورد برخی از رفتارها داشته اند نه جامعه افغانستان و مذاهب اسلامی ساکن در افغانستان.
امیدواریم چنین باشد زیرا این سخنان با واقعیت میدانی افغانستان سازگار نیست و نمی تواند شامل وضعیت حقوقی شیعیان افغانستان شود.
مخاطب هر که باشد، حضور جامعه شیعه در افغانستان به حدی پر پیشینه و پر رنگ است که ممکن نیست کسی شهروند افغانستان باشد اما واقعیتی به این وضاحت و عظمت را نادیده بگیرد.
همه ما در افغانستان می دانیم که:
جامعه شیعیان افغانستان، حقیقت مؤثر و تاریخی کشور است و شیعیان، از مؤسسین کشوری به نام افغانستان می باشند.
تاسیس این کشور و انتخاب احمدشاه ابدالی به جای دیگر رقبای قبایلی، جز با حمایت ارتش منظم شیعیان که احمد شاه درانی را همراهی می کردند، میسر نبود. استقرار دولت مرکزی و سرکوب شورش عبدالخالق که اساس یک دولت تازه تاسیس را تهدید می کرد در جنگ شش گاو غزنی در عهد تیمور شاه درانی، از عهده سپاهیان شیعه برآمد.
ارکان این کشور، با تلاش اهالی سیف و قلم و دیوان از شیعیان افغانستان استوار گردید. مذهب تشیع دستکم از سال های ١٨۴٠ میلادی در عهد شاه محمود ابدالی رسمیت داشته و در نظام حقوقی افغانستان شامل بوده است.
در فتوحات احمد شاهی، در جنگ های سه گانه افغان و انگلیس، در رهبری مجاهدین و فرماندهان آنها حضور شیعیان پر رنگ و تعیین کننده بوده است. مهمترین والیان و ارکان دولت احمدشاهی و تیمور شاه و غیرهم، از هرات تا کابل و کشمیر از شیعیان بوده است.
مهم ترین از همه اینکه:
در تاریخ افغانستان، نخستین دولت اسلامی که براساس شریعت اسلامی و قوانین الهی اداره می شد توسط جامعه شیعیان افغانستان تاسیس شده است. در همان سال اول حضور ارتش سرخ، شیعیان ساکن هزاره جات توانستند ٩٠ هزار کیلومتر مربع( نزدیک به ١۵ درصد خاک کشور ) را از اشغال ارتش سرخ و رژیم کمونیستی آزاد کنند و اولین حکومت اسلامی برمبنای شریعت را تاسیس کنند. جامعه ای که آن زمان در محدوده ١۵ درصد خاک کشور ( به غیر از شیعیان ساکن در شهرهای دیگر ) حکومت اسلامی خودش را علیه رژیم کمونیستی تشکیل داده بود، قابل انکار نیست. از میان ١۶ تنظیم جهادی بر علیه ارتش سرخ، ٩ تنظیم آن مربوط به جامعه شیعیان افغانستان بود.
جامعه شیعه افغانستان در ٢٢ ولایت ( در ٧٠ درصد سرزمین افغانستان ) سکونت دارد و چنین حضور پر رنگی انکار ناشدنی است.
این برداشت، خلاف واقعیت جمعیتی و سرزمینی افغانستان است و جامعه شیعه، از صاحبان و سازندگان غیر قابل انکار این سرزمین می باشد.
افزون بر موارد فوق، گذشته افغانستان نشان می دهد که پی افکندن یک مبنای متین و پایدار برای افغانستان بدون در نظر گرفتن یک چهارم جمعیت کشور، میسر و مقدور نمی باشد.
شیعیان افغانستان، عزت و پایداری کشور خود را در فراهم شدن فضای برابر گفتگو و نگاه مشفقانه عمومی نسبت به آینده افغانستان براساس سلوک مبتنی بر انصاف و عدالت می بینند و معتقدند که نگرش های حذفی، سبب تکرار چرخه ناپایداری می شود.
شجاع حسین محسنی
نظرات(۰ دیدگاه)