داعشِ درون
- انتشار: ۹ قوس ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعیدیدگاه
- شناسه مطلب: 33852
بهار سال 1384 بود، در یکی از مراکز فرهنگی تدریس میکردم، کلاس یا سالُن تدریس به گونهای بود که صحن حیاط داشت. در یکی از روزها، هنگامی که مشغول درس و مشق بودیم، صدای جوجه گنجشک یا به اصطلاح خودمان، چک چک چوچه چوغُک بلند شد. کلاس و صنف را رها کردم و رفتم به صحن حیاط و جوجه را گرفتم و داخل کلاس آوردم.
در حالی که این گنجشکک دستم بود، خطاب به اعضای کلاس گفتم که چه باعث شد تدریس را رها کنم و سراغ جوجه گنجشک بروم؟ یکی از خانمها گفت که به دلیل عطوفت و مهربانی اقدام به این کار کردید. دیگری گفت: به خاطر این که جوجه را گربه نخورد، جان او را نجات دادید.
به گفته مولوی «هرکسی از ظن خود» چیزی گفت اما جوابِ سوال من نبود. سرانجام خودم پاسخ دادم و گفتم: وقتی جوجه گنجشک را در صحن حیاط دیدم، «کودک» درونم بیدار شد و ناخودآگاه به سوی او رفتم. سپس اضافه کردم که بسیاری از ماها چنین تجربهای داریم که گاهی بدون اختیار، کارهای بچگانه از ما سر میزند در حالی که قلباً از آن عمل ناراضی هستیم. این اصل داستان بود که میخواهم از آن نتیجهگیری کنم.
انسانها نه تنها در درون خود کودک نهفته و خفته دارند بلکه تمام صفات «خوبِ خوبان» و «بدِ بدان» را نیز در خود به عنوان نیروی بالقوه ذخیره کردهاند. منتها در بعضی از انسانها سجایای اخلاقی غالب بر رذایل اخلاقی بوده و در بعضی دیگر، قضیه برعکس است و این پیشآمدهای روزگار است که این صفات را به بالفعل تبدیل میکند و به فعلیت میرساند. آنان که اخلاق خوب دارند، شادی و ناراحتیشان با شادی و ناراحتی خوبان گره خورده است. آنان که چنین نیستند، «هم» و «غم» و «فکر» و «ذکر» شان همجنسان خودشان است. به تعبیر یک ضربالمثل قدیمی:
کبوتر با کبوتر، باز با باز
کند همجنس با همجنس پرواز
پس از این که هسته مرکزی داعش متلاشی شد، آنان که در وجودشان سجایای اخلاقی غالب بود، از این اتفاق شاد و خرسند شدند اما در این میان، کسانی هم بودند که «داعش درون» شان بیدار شد و ناخودآگاه از مرگ داعش، ناراحت شدند و زانوی غم در بغل گرفتند. این اتفاق پس از جنگ نهروان نیز رخ داد. آنان که از اخلاق امام علی(ع) تأثیر پذیرفته بودند، پایان جنگ نهروان، روز مسرتبخشی برای آنان بود اما کم نبودند کسانی که «خوارج درون» شان بیدار شد و موضوع قتلعام خوارج را بهانه و مستمسک قرار دادند و با این گروه اظهار و ابراز همدردی کردند. اکنون باردیگر تاریخ تکرار گردیده و برای اظهار همدردی با داعش، به بهانههای فراوانی تمسک جسته شده است. هر چیزی میتواند برای اعلام همسویی با داعش، مورد استفاده قرار بگیرد ولی حقیقت همان است که همهی نق نق زدنها، نالشی است که از مرگ داعش عاید حال هواداران این گروه شده است. البته هواخواهان و هواداران داعش در جامعه ما نیز اندک نیستند، گاهی این هواخواهی از زیر عبا و قبای یک ملا و شیخ عرض اندام کرده و گاهی خود را از نیکتایی یک شیکپوش اویزان میکند و نوحه وامصیبتا برای مرگ داعش سر میدهد.
مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)