خونشریک

  • انتشار: ۱۶ ثور ۱۴۰۴
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 225036

یک دوست طلبه من شعار معروف «قسم بر آسمان پر ستاره/ هزاره شیعه و سنی نداره» سر داده است.
ذیل نوشته‌اش کامنت کردم:
مهم است که این شعار توسط چه کسی داده شود.
اگر شما سیاستمدار باشید یا لا مذهب، گپ همین است. کسی که دین یا مذهب را امر باطلی می‌داند و در برابر برای قومیت اهمیت قایل است، گپ همان است که در این شعار منعکس شده است.
اما اگر شما یک مسلمان معتقد به مذهب باشید (شیعه یا سنی)، در آن صورت انکار فرق شیعه و سنی یعنی انکار مذهب. مثلا خود حضرت عالی که یکی از عولمای بزگوار اهل تشیع هستید و بیخی دکتورای خوره هم گرفته‌اید، آیا به نظر شما- از جایگاه یک عالم شیعه- بین تشیع و تسنن فرقی نیست؟
نکته دیگر!
نکته دیگر این است که تمرکز می‌کنیم روی نقطه مشترک. مهم‌ترین نقطه مشترک درد مشترک است. شما به من بگویید در نسل‌کشی‌ها و نابرادری‌هایی که هزاره شیعه افغانستان دید، در کدام یک هزاره سنی شریک بود. در دو مسجد صاحب الزمان در تایمنی و پل خشک؟ در مدرسه و مسجد باقر العلوم؟ در مسجد الزهراء مهتاب قلعه؟ در نسایی ولادی تانک تیل؟ در مکتب سید الشهداء چهل‌دختران؟ در یکاولنگ و میرزا ولنگ و مزار شریف؟ در مسافران زابل؟ در نسل کشی و به برده گرفتن عبد الرحمانی؟ در روغن کته پاوی؟ در لین برق توتاپ؟ در نخبه‌کشی روشنایی؟ در دانش‌کشی دانایی؟ در کجا؟
حالا من فهرست را ادامه نمی‌دهم و از: کشتن نمازگزاران در مسجد قندوز، در امامباره قندهار، و از شیخ و شاب کشی هرات و حتی از قتل عام عزاداران در ابوالفضل مرادخانی (که انتحاری یا انفجاری در دسته سینه‌زنی شیعیان لوگری روی داد) چیزی نمی‌گویم که مبادا بگویید که ما را به شیعیان غیر هزاره چه کار و این که خون ما و آن‌ها در یک جوی جاری شده است، کدام گپ مهمی نیست.

محمد رضا صادقی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *