خلایق را هرچه لایق!
- انتشار: ۲۹ قوس ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهفرهنگ و هنر
- شناسه مطلب: 101824

ثبت هنر میناتوری بنام چندکشور همسایه و درج نشدن نام افغانستان سبب ناراحتی و خشم شماری از کاربران فرهنگی فیسبوکی شده است. نخست این ناراحتی و خشم کاملا موجه است، اما:
۱. ارزش ها و دست آوردهای معنوی در هرقالبی، از جمله در قالب هنر، هرچند در جغرافیا و فرهنگ خاص تولید و عرض اندام نموده باشد، تعلق به جهان بشری است و مرز و خط کشی نمی شناسد.
۲. درباره دست آوردهای معنوی و مادی در خطه ای بنام افغانستان می توان لیست بلندبالایی را ترتیب داد. لیستی که به قرون و سالیان گذشته و حتا دوران معاصر و سال های پسین تعلق دارد. اما پرسش این که با این همه ذخایر فرهنگی و تمدنی کهن و دست آوردهای معنوی ارزشمند، چرا افغانستان خواستگاه جهالت و پایگاه نابودی تمدن بشری و انسانیت شده است؟ همین یکی دو روز پیش یونسکو افغانستان را از لحاظ توسعه انسانی در آخر لیست عنوان کرد. بسیار ابلهی خواهد بود که علت آن را به گردن تروریست ها و عوامل خارجی حواله دهیم و منحصر سازیم و خویشتن را برائت دهیم.
۳. آیا ثبت هنر میناتوری اولین دست مایه معنوی ما می باشد که از کف رفته است؟ درسالیانی که بنام ما بود چه گلی کاشتیم؟ زادگاه مولانا را با آرامگاهش در ترکیه مقایسه کنیم، و بعد سرقت ادبی وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور را که چندسال پیش، نشر کتاب مثنوی معنوی دکترسروش را بنام خود بیاد اوریم، آیا باعث شرمندگی ما نیست؟ قبر ابوریحان و سنایی را در غزنی با انبوه تحقیقات علمی و ادبی درباره آنان در هند و ایران مقایسه کنیم، آیا مانالایق ترین نخواهیم بود؟ آرامگاه سیدجمال الدین را فقط با اثر تحقیقی خسروشاهی ایرانی که برای تحقیق شخصا به نقطه نقطه حضور سیدجمال در هند سفر کرده است، مقایسه کنیم، آیا آن وقت بخود اجازه خواهیم داد که سیدجمال را افغانی بگوییم؟
۴. سخت اشتباه است که همه این شرمندگی و نالایقی را فقط به آدرس زمامداران جاهل و فرهنگ ستیز حواله دهیم، جامعه و خود را از ندانم کاری ها و بی توجهی ها و جهالت ها پاک بدانیم! در قاعده فرهنگ جامعه ما قطی نسوار و لوله چرس و خشتک آلوده ارزشمندتراست از این که زحمت آستین بالا زدن و انجام کاری برای فرهنگ و هنر این کشور را بپذیرند. چنانچه عده ای که امروز در صف منتقدان وضعیت فرهنگی و اجتماعی و سیاسی قرار گرفته اند، دیروز خود در هر یک از عرصه های کشور متولی امور بودند. آنان پاسخ دهند که دیروزچه کردند که امروز اشک می ریزند؟ همینگونه هریک ما در بروز چنین انحطاط دامن گستر جامعه خود نقش داشته ایم و پاسخگو می باشیم.
شکور اخلاقی
نظرات(۰ دیدگاه)