جعل هویت زبانی
- انتشار: ۲۶ عقرب ۱۳۹۶
- سرویس: اجتماعی
- شناسه مطلب: 33477
دین، زبان و ملیت را باید بارزترین سازه هویت یک نفر یا یک اجتماع دانست. به رغم آن که در کشوری مثل افغانستان، «قومیت» نیز از جایگاه خاصی برخوردار است اما به پای هویت دینی، زبانی و ملی نمیرسد.
مثلاً شما اگر از یک شهروند افغانستان، هویت ملی او را بگیرید، او دیگر اهل افغانستان نخواهد بود اما اگر او را به نام قومیتاش نشناسیم بازهم اهل افغانستان گفته میشود. همچنین گرفتن هویت زبانی از یک فارسیزبان نیز به معنای این خواهد بود که او دیگر فارسیزبان نیست.
البته گرفتن هویت دینی نیز از یک نفر به همین شکل بوده که از بحث ما خارج است. حال اگر بخواهیم هویت ملی یک شهروند افغانستان را از او بگیریم و به جایش در ظاهر به او هویت بهتری مثلاً هویت آمریکایی بدهیم، اصلاً و ابدا راضی نخواهد شد. البته تابعیت با هویت فرق میکند، هویت در فرهنگهای لغت به معنای «شخصیت»، «ذات»، «حقیقت» و «اصلیت» یک فرد گفته شده است. در معنای تابعیت نیز آمده است که به افراد یک کشور و دولت، «تابع» گفته میشود.
تابعیت ممکن است یک روزه تغییر کند اما برای تغییر هویت باید قرنها بگذرد. بنابر این، بسیاری از شهروندان افغانستان، تابعیت کشورهای مختلف را دارند اما هویت آنها هنوز افغانستانی است. در خصوص زبان نیز این موضوع صدق میکند. تاریخ ادبی و سیاسی سرزمینی که اکنون افغانستان نامیده میشود، با کلمه «فارسی» و یا «پارسی» گره خورده است. کسانی هم که در این سرزمین به زبان فارسی و پارسی تکلم میکنند، به فارسیزبان مشهوراند.
مثلاً نگارنده خود از فارسی زبانان قندهار است که به غیراز این نام یعنی پارسیوان، شناخته شده نیست. یعنی خواسته یا ناخواسته هویت زبانی من، فارسیزبان است. اکنون فرض را بر این میگیریم که «دری» کلمه زیبا و در عین حال ریشهدارتر از واژه فارسی است. اگر خواسته باشیم این کلمه را جایگزین واژه فارسی کنیم، ناخواسته هویت زبانی فارسیزبانان افغانستان را از آنان گرفته و به جای آن هویت زبانی دیگری به این مردم دادهایم. جعل هویت زبانی یعنی همین که پس از این باید فارسیزبانان افغانستان را «دریزبان» بنامیم در حالی که که نه خود فارسیزبانان افغانستان به این امر راضیاند و نه هم اسناد تاریخی بر چنین موضوعی دلالت دارد. این قضیه نسبت به سایر زبانها نیز صادق است. مثلاً در بعضی از متون قدیم به زبان پشتو، زبان «روهی» یا «روهیله» گفته شده است. اکنون اگر کسی پیدا شود و بگوید که پس از این باید به زبان پشتو، زبان روهی بگوییم، آیا چنین امری پذیرفته شده است؟ هرگز و ابدا؛ زبان پشتو، پشتو است حالا خدا کند در گذشته چندین اسم دیگر هم داشته بوده باشد.
سخن آخر این که تلاش برای تغییر هویت زبانی یک ملت، کاری نه چندان اخلاقی و نه جهدی در عرصه فرهنگی است و نباید واژگان و اصطلاحاتی را که در متون قدیم وجود داشته، به زور بر یک ملت تحمیل کرد. بیاییم به جای جایگزینیهای بیحاصل، در راستای تقویت زبانها بکوشیم.
محمد مرادی
نظرات(۰ دیدگاه)