تفاوت ترامپ و بایدن در حوزه سیاست خارجی آمریکا

  • انتشار: ۲۹ قوس ۱۳۹۹
  • سرویس: بین المللدیدگاه
  • شناسه مطلب: 101888

۱.دیپلماسی جهانی: آمریکا از معماران نظام نوینی بود که بر مبنای چندجانبه‌گرایی کشورهای غربی و نهادگرایی سازمان‌هایی مانند بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، ناتو و سازمان تجارت جهانی پایه‌گذاری شد. ولی ترامپ با سیاست «اول آمریکا» کمک‌ها و همکاری‌های ایالات متحده با این نهادها را کاهش داد. زیرا معتقد است محدودیت‌های غیرضروری برای سیاست خارجی آمریکا پدید می‌آورند.

۲.تجارت جهانی: مسأله تجارت آزاد در سیاست خارجی آمریکا اصلی باسابقه در راستای افزایش رونق بازارهای داخلی و گسترش نفوذ ایالات متحده بوده است. ولی ترامپ با ادعای حمایت از کارگران آمریکایی خواستار انتقال زنجیره تولید شرکت‌های آمریکایی به داخل کشور شد. جناح چپ حزب دموکرات نیز با ادعای کاهش نابرابری و حفظ محیط زیست خواستار تعدیل سیاست‌های تجاری آمریکا در سطح جهانی است.

۳.مهاجرت: مسأله مدیریت مهاجران و شهروندان غیرقانونی به‌ویژه از مکزیک و آمریکای مرکزی، به مباحثی دامنه‌دار در سیاست خارجی ایالات متحده بدل شده است. اوباما با دستورات اجرایی درصدد مدیریت مسأله و کاهش میزان اخراج‌شدگان برآمد ولی ترامپ خواستار اخراج کلیه مهاجران غیرقانونی و دیوارکشی بین آمریکا و مکزیک شد. هم‌چنین ورود شهروندان برخی کشورها را به‌طور کلی ممنوع کرد.

۴.تغییرات اقلیمی: افزایش گازهای گلخانه‌ای، خشک‌سالی و طوفان‌های شدید در کنار شیوع بیماری‌ها و کاهش مواد غذایی از مهم‌ترین تهدیدات آب‌وهوایی و منابع زیرزمینی در جهان است. دولت اوباما با پذیرش توافق پاریس سعی کرد در راستای کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای در صنایع آمریکا برآید ولی ترامپ از این پیمان خارج شده و درصدد لغو قوانین داخلی زیست‌محیطی دولت پیشین برآمد.

۵.امنیت سایبری: مداخله روسیه در انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶ آمریکا خطر جدی تهاجم اطلاعاتی به امنیت ملی ایالات متحده را گوشزد کرد. گرچه دولت فدرال سیاست‌های مجازاتی علیه هکرهای کشورهای رقیب داشته ولی کافی نیست. در عین حال که اِعمال محدودیت در شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر، آزادی بیان را نیز به مخاطره می‌اندازد. بخشی از منازعه دولت ترامپ با شرکت هوآوی و نرم‌افزار تیک‌تاک نیز به همین مسأله بازمی‌گردد.

۶.تروریسم: مسأله مقابله با تروریسم از جمله مدعیات اصلی سیاست خارجی آمریکا پس از ۱۱ سپتامبر بوده است. دولت اوباما با بازگشت به عراق به ادعای مبارزه با داعش و هم‌چنین گسترش حملات پهپادی، به توسعه این برنامه انجامید. ولی بی‌فایدگی و پرهزینگی آن سبب شده خروج نیروهای نظامی آمریکا از مناطق درگیر، از جمله مطالباتی باشد که هر دو حزب نسبت به آن حساس هستند تا نظر رأی‌دهندگان را در اینده نیز جلب کنند.

۷.نظامی‌گری: امروزه پایگاه‌های نظامی پنتاگون و ارتش آمریکا از غرب تا شرق آسیا، قاره اروپا و شمال آفریقا متکثر است. جناح چپ حزب دموکرات معتقد است هزینه‌های نظامی‌گری در سیاست خارجی را می‌توان صرف بسیاری از مشکلات داخلی کرد. ولی حزب جمهوری‌خواه و جناح میانه حزب دموکرات از این رویکرد در راستای حفظ منافع آمریکا و حمایت از متحدان و جریان آزاد تجارت جهانی، دفاع می‌کند.

دکتر عبداللطیف نظری

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *