تضاد امارت اسلامی با قانون در داخل ودر سطح بین الملل
- انتشار: ۱۹ جوزا ۱۴۰۳
- سرویس: سیاست
- شناسه مطلب: 192116
کنفرانس یک روزه فرانکفورت با حضور قریب به پنجاه شخصیت نخبه شیعه افعانستانی در مرکز امام مهدی شهر فرانکفورت آلمان برگزار شد و سخنرانان، دیدگاه های خود در خصوص وضعیت شیعیان افعانستان در حاکمیت طالبان را بیان کردند.
متن کامل سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید حمید هاشمی در کنفرانس فرانکفورت به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنْ أُرِیدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِیقِی إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ والیه انیب
حضار محترم و شرکت کنندگان در این کنفرانس السلام علیکم و رحمه الله همه ما میدانیم که طالبان یک گروه تروریستی و جنایتکار و یک گروه نیابتی و استخباراتیست و ضد حقوق بشر بوده و رفتار ضد انسانی و اسلامی دارد
جنایات ،انتحار ،ترور و آدمکشیهای طالبان که قریب سه دهه است در افغانستان جریان داشته ،فراموش نمیشود؛ این گروه از انتحار در مراکز علمی و دانشگاهی تا آموزشگاههای دختران و پسران و انتحار در صفوف نمازگزاران در مساجد وحسینیهها و نیز تجمعات مردمی و بازار و مراکز شهرها هرگز ابایی نداشتهاند ؛ اما در شرایط حاضر و در موضوع حکومت ،امارات طالبان اشکالات اساسی و کلیدی و عمدهای وجود دارد که با آن اشاره خواهیم کرد
۱ . امارت طالبان هیچ گونه مشروعیت و مقبولیت داخلی و بینالمللی ندارد و مردم افغانستان آنها را نپذیرفته به همین دلیل با آمدن آنها میلیونها نفر از افغانستان فرار کردند چون جان خود را در خطر مرگ میدیدند
۲ طالبان قانون اساسی افغانستان و قوانین مدنی رسمی کشور را قبول نداشته بر طبق آنها رفتار نمیکنند و حقوق شهروندان از جمله حق تحصیل و کار زنان را نفی میکنند و از خود نیز قانون اساسی ندارند از این رو حدود سه سال است که مانع تحصیل و کار زنان شدهاند.
۳ ماهیت حکومت طالبان به گونهای است که هرگز نمیتواند حکومت همه شمول ( یعنی حکومتی که برخاسته از آرای شهروندان باشد ) را ایجاد نمایند؛ زیرا ماهیت امارت ، حق رای و حق تعیین سرنوشت را از شهروندان سلب میکند
۵ ماهیت حکومت طالبان مخالفت و تقابل با هر نوع قانون است چه داخلی و چه بین المللی زیرا عمارت قانون را نفی کرده از فرمان استفاده میکند و فرمان امیر طالبان بر قانون اساسی قوانین مدنی و قوانین بینالمللی مقدم است
۶ در عمارت طالبان هیچگونه اعتراض و یا مخالفت پذیرفته نمیشود و بر اساس قطعنامه نشست بزرگ علمای دینی طالبان در کابل و نیز بر طبق اعلان صریح ندا محمد ندیم وزیر تحصیلات عالیه طالبان در قندهار ، « هر کس با زبان و یا قلم و یا عمل با طالبان مخالفت کند و عمارت را تخریب نماید باقی شمرده شده و واجب القتل میباشد و باید کشته شود»
اینک به نمونههایی از تقابل فرمان امیر با قوانین در عمارت طالبان اشاره میشود
۱. قانون برخاسته از اراده ملی است اما فرمان ناشی از اراده حکمران ، یا عده خاص و یا حتی یک فرد به عنوان امیری و یا هر عنوان دیگر؛ طالبان اراده ملی را نمیخواهند آنها تلاش دارند که خواستههای یک گروه را بر یک ملت تحمیل کنند و میخواهند تمام مردم افغانستان تحت فرمان آنها زندگی نمایند.
۲ بر اساس قانون همه ساکنان یک سرزمین شهروند هستند و بهرهمند از حقوق شهروندی ولی مطابق با فرمان افراد ۲ بر اساس قانون همه ساکنان یک سرزمین شهروند هستند و بهرهمند از حقوق شهروندی ولی مطابق فرمان افراد ولی مطابق فرمان افراد یک سرزمین رعیتند از این روست که طالبان همواره از فرمان امیر به اصطلاح امیر مومنان دم میزنند و میگویند این یک فرمان است یعنی فرمان بر قانون مقدم است
۳ قانون زاده دوران مدرن است ولی فرمان مربوط به عصر سنت است و رفتار طالبان نشان میدهد که فکر و اندیشه آنها به عصر سنت محبوس مانده و مقتضیات دوران مدرن را نمیپذیرند و میخواهند سنتی حکومت نمایند .
۴ قانون همه شهروندان را برابر میداند و برای آنها حقوق برابر قائل است ولی فرمان برخی را بر برخی دیگر برتری میدهد و این برتری طلبی و برتریخواهی در رفتار طالبان روز به روز بیشتر میشود و میبینیم که امروز از یک جانی تروریسم مانند حقانی میخواهند چهرهای برتر و مورد احترام بسازند و شاید در آینده قهرمان ملی.
۵ قانون به شهروندان حق نصب ،انتخاب ،نقد و عزل حاکمان را میدهد ؛ ولی فرمان شهروندان را از این حقوق محروم میکند از این رو طالبان با قانون سر ستیز و جنگ دارند و قانون گریز و قانون ستیز هستند و همواره از فرمان و دستور امیر حرف میزنند.
۶. مطابق قانون همه شهروندان اعم از مرد و زن و از تمام اقوام و آحاد مردم صاحب حقند ولی بر اساس فرمان ، میتوان بعضی از افراد را از حقوق مسلم شان محروم کرد، که نمونه آن در محرومیت نیمی از پیکر جامعه افغانستان از حق تحصیل و کار است از این رو سومین سال است که دختران جامعه ما یعنی مادران آینده از حق تحصیل با فرمان حاکمان و بر خلاف قانون و شریعت از تحصیل محرومند.۷ قانون عام و استثنا ناپذیر است در حالی که فرمان خاص و استثناپذیر میباشد؛ به همین دلیل است که بافرمان امیر هر ناحقی جای حق را گرفته و هر ذی حقی از حق خود محروم میشود و افراد فاقد تحصیلات و تخصص بر وزارتخانههای مهم مانند وزارت تحصیلات عالیه گماشته می شود .
۸ قانون محصول اندیشه تحصیل کردگان و متخصصین است و حقوق افراد در حیطه خدمت بر اساس شایستگی و تخصص لحاظ میشود اما فرمان ناشی از حاکمیت دیکتاتوری و زورگویی و فاقد دلایل منطقیست ؛ نمونه آن تعیین حقوق و معاش ماهیانه زنان است که فقط ۵ هزار به فرمان ملا هیبت الله تعیین شده است ؛ ولو آن زن متخصص باشد یا پزشک و یا دکترای اقتصاد داشته و یا سالهای سال در رشتهها و کارهای مختلف و گوناگون صاحب تجربه باشد.
۹. امروز که ما در این کنفرانس حضور داریم خبرهای ناگواری از افغانستان میرسد مانند متوقف شدن فعالیتهای تلویزیون ارزشی تمدن و درخواست مسدود شدن حوزه علمیه خاتم النبیین و دانشگاههای خاتم النبیین در کابل غزنی و جاغوری ؛ این دستورات ناشی از فرمان امارتی ومخالفت با قانون و نادیده گرفتن قوانین کشور است
من در این کنفرانس به صراحت اعلام میکنم که حقوق شیعیان ونیز اقلیت های قومی دیگر ، زمانی تامین خواهد شد و زنان ما زمانی حق کار و فعالیت اجتماعی پیدا خواهند کرد و دختران جامعه ما زمانی میتوانند از حقوق مساوی تحصیل مانند پسران برخوردار شوند، آزادی مذهبی و آزادی بیان و آزادی بعد از بیان زمانی تامین خواهد شدکه گروه طالبان
و یا هر حاکمیت دیگر، قوانین داخلی وبین المللی را پذیرفته از آن تبعیت وپیروی کنند و به عنوان مهمترین دستاورد عقل جمعی بشر به آن احترام بگذارند و آن را بپذیرند
به امید روزی که قانون بر فرمان ،حاکمیت پیدا کند و ملت ما در پرتو قانونی برخاسته از اراده ملت زندگی شرافتمندانه را تجربه نمایند
والسلام علیکم
تشکر
نظرات(۰ دیدگاه)