ترکیه و قطر در افغانستان چه می‌کنند؟!

  • انتشار: ۱۴ سنبله ۱۴۰۰
  • سرویس: دیدگاهسیاست
  • شناسه مطلب: 120032

از نخستین روزهای سلطه طالبان بر کابل، فعالیت‌های میدانی و اظهارات مقام‌های طالبان نشان می‌دهد که این گروه با ترکیه و قطر رابطه ویژه‌ای دارد. (البته حساب پاکستان جداست) مثلاً این دو کشور، میدان هوایی کابل را که در جریان فرار آمریکایی‌ها آسیب دیده است با ۳۰ میلیون دالر در دو روز بازسازی می‌کنند.

هم‌چنین طالبان اعلام کرده که برای مدیریت فنّی این میدان، از ترکیه درخواست کمک کرده است.
رابطه طالبان با ترکیه و قطر موضوع تازه‌ای نیست؛ بلکه این رابطه بیش از یک دهه سابقه دارد و چند دور مذاکرات طالبان با ایالات متحده و گروه‌های سیاسی در استانبول و دوحه برگزار شده است.

قطر از چندین سال پیش بدین‌سو میزبان دفتر سیاسی و سران طالبان است. رهبران طالبان با حمایت‌های این کشور، فعالیت‌های سیاسی و حتّی اقتصادی می‌کنند و تعدادی از رهبران طالبان در این کشور خانه و تجارت‌خانه دارند.
بنابراین ترکیه و قطر بیش از کشورهای دیگر از قدرت‌گرفتن طالبان استقبال کرده و گمان می‌رود نزدیک‌ترین‌ رابطه را با حکومت طالبان خواهند داشت.

مهم‌ترین پرسش این است که ترکیه و قطر با ایجاد رابطه گرم با طالبان، به دنبال چه هستند؟
به نظر این قلم، ترکیه و قطر در افغانستان چهار هدف را تعقیب می‌کنند.

  1. نیابت از امریکا؛ ایالات متحده امریکا به ظاهر در افغانستان شکست خورده و جول‌وپلاس خود را جمع کرده و رفته است؛ امّا این سخن با ساختارهای بین‌المللی سیاست سازگار نیست؛ ابرقدرتی چون امریکا، کشوری مهمّی مانند افغانستان را هرگز رها نمی‌کند؛ آن‌هم پس از ۲۰ سال حضور و سه تریلیون دالر هزینه و حدود ۲۵۰۰۰ تن کشته و زخمی، حالا کدام عقل سیاسی باور می‌کند که امریکا، افغانستان را تحویل رقبای خود بدهد؟ امریکا از در رفته و از پنجره باز‌می‌گردد واین پنجره ترکیه و قطر است.
    ترکیه و قطر رابطه گرمی با ایالات متحده امریکا دارند؛ ترکیه عضو ناتو است و در لشکرکشی امریکا به افغانستان به عنوان عضو ناتو و با رابطه دیرینه با افغانستان، حضور فعال داشت. قطر نیز با داشتن بزرگ‌ترین پایگاه نظامی امریکا در خاک خود، از عوامل امریکا دانسته می‌شود و هردو کشور از کمک‌های امریکا برخوردار می‌باشند.
    در چند دهه اخیر ترکیه و قطر در طرح‌های کلان ایالات متحده امریکا در خاورمیانه و افریقای شمالی حضور جدّی و تأثیرگذار داشته‌اند. به عنوان نمونه از سوریه و لیبی می‌توان نام برد. خلاصه این‌که هرجایی که تیغ خود امریکا کندی کند، این دو کشور به نیابت از امریکا وارد میدان می‌شوند.
    بنابراین این دو کشور: ۱٫ جای خالی امریکا را در افغانستان پر می‌کنند؛ ۲٫ از منافع آن کشور در افغانستان حمایت می‌کنند؛ ۳٫ نقش پل ارتباطی بین امریکا و طالبان را بازی می‌کنند؛ ۴٫ مانع سقوط طالبان به کام چین می‌شوند.‌
  2. افغانستان دارای ثروت‌های کلانی است؛ معادن ارزشمندی چون اورانیوم، لیتیوم، مس، طلا، سنگ‌های قیمتی و نفت و گاز دارد. قیمت معادن کشف‌شده‌ای افغانستان چند هزار تریلیون دالر تخمین زده شده است. ترکیه و قطر به نمایندگی از کشورهای غربی به این ثروت‌ها چشم دوخته‌اند.
  3. ایران، ترکیه و عربستان بر سر رهبری جهان اسلام، باهم رقابت می‌کنند؛ هر سه ادّعای حکومت اسلامی، با قرائت‌های خاص خود را دارند. ایران توانسته محور مقاومت را با عضویت کشورهای عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین ایجاد کند و با ایستادگی در برابر امریکا، موقعیت خود را تثبیت کرده است. ترکیه تلاش‌های خود را متوجّه آسیای میانه و کشورهای ترک‌زبان کرده است و عربستان کشورهای همسایه خلیج فارس را با خود دارد.
    پیوستن افغانستان نوین با حکومت طالبان به یکی از این محورها اهمیت زیادی دارد. ترکیه و قطر از سال‌ها پیش برای چنین روزهایی برنامه‌ریزی کرده‌ بودند و اکنون گام بر فرش قرمز افغانستان می‌گذارند.
  4. احتمال دیگر آن است که ترکیه و قطر به دنبال اجرای سناریوی سوریه در افغانستان باشند. این‌که این دو کشور با گسترش داعش در افغانستان کدام اهداف را دنبال می‌کنند بحث مفصلی است که در این نوشته نمی‌گنجد؛ همین قدر اشاره می‌کنم که این موضوع مربوط می‌شود به رقابت‌های ایالات متحده امریکا با چین و روسیه و تهدید ایران. ایالات متحده امریکا با کمک ترکیه و قطر، با گسترش داعش در افغانستان می‌تواند چین، روسیه و ایران را باردیگر با یک معضل بزرگ مواجه ‌کند. بحرانی بزرگ‌تر از بحران سوریه که تمام منطقه را گرفتار کند و حل آن سال‌ها طول بکشد.
    داعش، در سوریه و عراق، خواسته یا ناخواسته اهداف امریکا را عملی می‌کرد. ایجاد و گسترش داعش را ترکیه و قطر به عهده گرفته بودند. ترکیه، نفت سوریه را می‌برد و سلاح به داعش می‌رساند و هزاران تروریست اروپایی را از خاک خود به داعش ملحق می‌کرد.

قطر نیز نیازهای مالی داعش را تأمین می‌کرد؛ این کشور میلیاردها دالر را برای جذب نیرو و تهیه وسایل جنگی در اختیار سران داعش قرار می‌داد. یکی از قلم‌های خرید قطر برای داعش تعداد ۲۳۰۰۰ داتسون تویوتا دو کابینه از ژاپن بود که با کشتی از ژاپن به قطر و از آن‌جا به سوریه انتقال یافت.

بنابراین با توجّه به این‌که طالبان به مردم باور ندارد و نمی‌تواند حکومت مردمی ایجاد کند؛ برای حفظ قدرت خود مجبور است به بیگانگان تکیه کند. از همین حالا پاکستان و چین به نمایندگی از محور شرق و ترکیه و قطر به نمایندگی از غرب رقابت خود را در افغانستان شروع کرده‌اند. در این کشمکش‌ها، افغانستان به کدام سمت می‌رود و چگونه فردایی خواهد داشت؟

سید اسحاق شجاعی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *