تحریم جامعه المصطفی و احتمال خطای محاسباتی‌ما!

  • انتشار: ۲۲ قوس ۱۳۹۹
  • سرویس: دیدگاهگوناگون
  • شناسه مطلب: 101245

قبل از پرداختن به هدف اصلی، ذکر چند نکته ضروری به نظر می‌رسد:

۱- تعامل انسان‌ها در سطح یک کشور و جامعه و حتی در سطح جهانی و بین‌المللی در قالب ساختار و کارگزار رقم می‌خورد. آدما نمی‌توانند در خارج از این قالب با هم تعامل مناسب داشته باشند.

۲- تعامل موفقیت آمیز یک مردم در سطح ملی یا بین‌المللی، در گرو روابط فعال ساختارها و کارگزارها است؛ یعنی یک مردم وقتی با دیگران تعامل موفقیت آمیز دارند و در معادلات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می‌مانند که با ساختارها روابط فعال داشته باشند.

۳- وقتی یک مردم روابط فعال با ساختارهای ملی و بین‌المللی دارند که نخبگانشان به عنوان کارگزاران آگاه به ساختارهای ملی و بین‌المللی وارد فعالیت سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شوند تا بتوانند از نقاط قوت ساختارها استفاده و نقاط ضعف ساختارها را اصلاح نمایند و از این طریق مردم و جامعه را به تعادل و سامان برسانند.

۴- اگر مردمی به مناسبات و ساختارهای ملی و بین‌المللی توجه نکنند یا آگاهی مناسب از آن‌ها نداشته باشند و یا از مناسبات و ساختارها غفلت نمایند، قطعا ابزار قرار گرفته زمین می‌خورند و می‌بازند.

حال با توجه به نکات ذکر شده به راحتی می‌توان درک نمود که تا الآن سران ما متأسفانه به جهت عدم آگاهی از مناسبات و ساختارها یا به خاطر غفلت ورزیدن از آن‌ها، کارگزاران و بازیگران خوبی نبودند؛ لذا هر از چندگاهی ابزار قرار گرفته مردم و موقعیت‌های مهم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی این مردم را نابود نمودند؛ مثلا:

در دهه‌ی هفتاد به خاطر عدم آگاهی یا غفلت از مناسبات دوران جنگ سرد و جهت گیری‌های منطقوی و بین‌المللی، به راحتی در دام سازمان‌های استخباراتی آمریکا و پاکستان گرفتار شدند. با همین خطای محاسباتی تمام ارگان‌های فرهنگی و تبلیغاتی حزب وحدت را از دست دادند و در اختیار افراد معلوم الحال و چپی قرار گفت. با همین خطای محاسباتی علیه واحدهای سیاسی که قبلا همسو با این مردم بودند، موضع گرفتند. با همین خطای محاسباتی با گفتار و رفتار خودشان یکدیگر را متهم به نوکری فلان کشور نمودند. با همین خطای محاسباتی با همکاری حکمتیار و طالبان غرب کابل و دو حزب مهم شیعی را برباد دادند. با همین خطای محاسباتی اقتدار سیاسی این مردم را نابود نمودند. با همین خطای محاسباتی شهید مزاری و یارانش را در دام طالبان قرار دادند تا مظلومانه به شهادت برسند و با همین خطای محاسباتی به موقعیت سیاسی حزب وحدت شاخه شهید مزاری در غرب کابل خاتمه دادند.

در دوران پساطالبان و جدید باز از گذشته عبرت نگرفتند؛ به خاطر همین عبرت نگرفتن به جای رفتن به سوی وحدت درونی و طرح کلان در راستای اقتدار این مردم، باز به نام این حزب و آن حزب و هزاره و سادات به سر و کله هم زدند. به خاطر همین عبرت نگرفتن هر روز دست گدایی به پیش کرزی دراز نمودند. به خاطر همین عبرت نگرفتن برای حذف یکدیگر به کرزی و دیگران پناه بردند. به خاطر همین عبرت نگرفتن در پارلمان علیه یکدیگر سخن گفتند و در انظار دیگران نخبگان خود را نوکران فلان کشور خواندند. به خاطر همین عبرت نگرفتن دانش پژوهان و در نهایت تمام مردم خود را به عنوان نوکران فلان کشور جا انداختند. به خاطر همین عبرت نگرفتن با شعارهای احساساتی زمینه‌های سهمیه بندی کنکور را فراهم نمودند.

الآن که دشمن از طریق نشانه رفتن جامعه المصطفی در راستای همان طرح‌های قبلی در پی علم ستیزی و به دنبال ایجاد اختلاف میان مردم تمام کشورهای اسلامی بویژه میان مردم کشورما می‌باشد، باز متأسفانه کم کم شاهد برخی خطاهای محاسباتی هستیم؛ می‌بینیم که عده‌ای از طروق مختلف و از جمله فضای مجازی به دکتر بصیر نامه می‌نویسند و می‌خواهند که در برابر محصلین جامعه المصطفی بایستد.

این خودی‌های نادان یا غافل کاری می‌کنند که از یک طرف با در منگنه قرار دادن وی، فرصت تصمیم‌گیری مناسب را از ایشان سلب می‌نمایند و از طرف دیگر باعث می‌شوند که دشمن در صورت تحقق طرحش و خوردن چیزی، دهنش را به چپن خودمان یعنی چپن دکتر بصیر پاک نماید.

بنابراین، همه و از جمله دکتر بصیر به عنوان وزیر تحصیلات عالی، باید دقت نمایند که با ساختارها و موقعیت‌های‌شان روابط آگاهانه و فعال داشته باشند و از ساختارها استفاده قانونمند نمایند تا بار دیگر دچار خطای محاسباتی شده ابزار قرار نگیرند و در کل کاری نکنند که با دستان خودمان زمینه‌های اختلاف تشدید شده زمین بخوریم.

محمد امین احسانی

نظرات(۰ دیدگاه)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *