بیسوادانِ هَمَدان!
- انتشار: ۳۰ سرطان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 89698

بسیاری از سیاستمداران و سران احزاب در افغانستان به مرور زمان بیسواد، بیخرد، بداخلاق و عامی میشوند؛ در همان حال توهم دانش و همدانی در سر دارند. علّت بیسوادی آنها و خیال همدان بودنشان چند چیز است:
۱- آدمی اگر خرج داشته باشد و دخل نداشته باشد سرانجام تهیدست میشود. این سیاستمداران با خواندن کتاب و مطالعه بیگانه هستند و با تأسف خود را از آن بینیاز میدانند. البته دیگر توان مطالعه را هم ندارند. چون مطالعه برای کسانیکه اهلش نیست کار سختی است. این مسأله آنها را روز به روز بیسوادتر و عامیتر میکند.
۲- کاروبار روزمره آنها موضوعات معمولی و پیشپای افتاده کوچه و بازار است. از صبح تا شب ذهنشان به همین مسایل مشغول است و در مرور زمان ذهنشان به این مسایل خرد و بیاهمیت بسته میشود.
۳- آنها روزانه با اعضای حزب، بادیگاردها و افراد تحت امر خود سروکار دارند و مورد احترام راستین یا دروغین آنها قرار میگیرند. این امر آنها را مغرور میسازد و خیال میکنند آدمهای مهمی هستند.
۴- جنجالها و کشمکشهای بین احزاب و دولت و رقابتهای بین خود احزاب، آرام آرام سران احزاب و افراد سیاسی را از جاده اخلاق و دینداری نیز بیرون میکند. آنها تن به هر بداخلاقی و بیدینی میدهند تا جبهه و حزب خود را پیش ببرند و از رقیبان عقب نیفتند و دستشان را از کیسه مناصب دولتی و ثروتهای ملی پر کنند. دروغ، تهمت، دزدی، رشوه، خوردن حق دیگران و … برای آنها در مرور زمان امر معمولی میشود.
یکی از مهمترین نشانههای کمخردی و بیسوادی آنها این است که در هر موضوعی خود را صاحبنظر میدانند. در هر محفلی که حضور داشته باشند باید سخنرانی کنند؛ هیچ فرقی نمیکند که از موضوع محفل چیزی میدانند یا نه. در نهایت جسارت سخن میگویند و درباره موضوعات علمی، سیاسی، دینی، فرهنگی و هنری اظهار نظر میکنند.
سید اسحاق شجاعی
نظرات(۰ دیدگاه)