بیگانه پنداری فارسی، پیامد استبداد راهبردی و میراث داران احساساتی!
- انتشار: ۲۴ میزان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهگوناگون
- شناسه مطلب: 95622

زبان فارسی که زبان رسمی و زبان هویت فرهنگی و تمدنی این جغرافیای کهن و زبان دوم دو مذهب مهم حنفی و جعفری بعد از عربی در جهان اسلام بود، یک شبه و لحظهای به این منزلگاه بیگانه پنداری نرسیده است. این بیگانه پنداری، پیامد استبداد راهبردی و واکنشهای احساساتی میراث داران اصیل این زبان است؛ یعنی از یک طرف استبداد تاریخی یا همان پشتونیزم با برنامهریزیهای راهبردی و بلند مدت در قالب سیاست دو گام به جلو و یک گام به عقب، درپی حذف زبان فارسی و هویت زدایی برآمد و از طرف دیگر میراث داران و صاحبان اصیل زبان فارسی و هویت تاریخی این مرز و بوم، صرفا به واکنشهای احساساتی و مقطعی بسنده نموده همواره با اندک عقب نشینی تاکتیکی پشتونیزم ساکت شدند و عملا به سیاست دو گام به جلو و یک گام به عقب استبداد تاریخی رضایت دادند و هیچگاه برای حفاظت از افتخارات فرهنگی و تمدنی این جغرافیا برنامهریزی راهبردی نداشتند و ندارند.
در نتیجهی همین کنش راهبردی استبداد و واکنشهای مقطعی حامیان بود که زبان پشتو و بیگانه با فرهنگ و تمدن کهن این کشور به تدریج وارد دفاتر اداری و دولتی شد و کم کم در عرض زبان فارسی رسمیت یافت. سپس این رفیق ناخواندهی زبان کهن فارسی در تابلوهای تقسیمات دولتی و مراکز علمی به شکل خزنده جا خوش نموده واژگان فارسی را از دور خارج نمود. در دوران جدید و پساطالبان باز گام مهمتری را برداشت و موقعیت حیاتی یعنی جایگاه سرود ملی را نشانه رفته از دسترس زبان فرهنگی و تمدنی ربود و جایگاه خود را در این موقعیت حساس تثبیت نمود. الآن هم که شاهد به زیر کشیدن تابلوهای پارسی و بیگانه پنداری زبان فرهنگ و تمدن کهن این سرزمین هستیم.
خلاصه بیگانه پنداری زبان شیرین فارسی و زبان هویت این جغرافیای تمدنی یک شبه پدید نیامده بلکه پیامد استبداد راهبردی و واکنشهای میراث داران احساساتی است.
امیدواریم که این بیگانه پنداری وقیحانه، میراث داران فرهنگ و تمدن کهن این سرزمین را از خواب غفلت بیدار نماید تا بتوانند با برنامههای راهبردی از هویتشان دفاع نمایند.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)