بهای سنگین گذار جهان به سمت چند قطبی شدن
- انتشار: ۲۴ عقرب ۱۴۰۱
- سرویس: دیدگاه
- شناسه مطلب: 134330
این گذار تاوان های سنگینی بر مجریان و دشمنان آن خواهد داشت.
سه قدرت چین، روسیه و ایران در حال احیای امپراطوری و تمدنی خویش اند.
دشمنان مشترک باعث گردیده تا این سه قدرت منطقه ای و جهانی ائتلاف نظامی و استراتژیک غیر رسمی را تشکیل بدهند.
تقابل قدرت های غربی با این قدرت ها به صورت مستقیم امکان نداشته و ندارد. ورود از مجرای ناتو، تحریمات و تعزیرات و خلق بحران و بی ثباتی می توانست ممکن ترین امکان در برابر رشد رو به نفوذ این قدرت ها باشد.
اوکراین اولین قربانی آمریکا و غرب در برابر قدرت های شرق و مشخصاً روسیه بود. حمایت همه جانبه مالی و تسلیحاتی غرب به اوکراین در راستای تضعیف و تحریم روسیه موثر و در نقطه ای جوابدهی بود تا اینکه ایران به مسئله اوکراین ورود پیدا نمود و روسیه را از باتلاق ناتو خارج و به سطح تعین کننده گی جنگ در اراضی اوکراین حفظ نمود. طیارات بدون پیلوت انتحاری شاهد ایران نقش بسیار موثری در چرخش اوضاع جنگی به نفع روسیه در اوکراین داشت. سلاحی مرگبار و ارزان با قدرت تخریبی سنگین که طبق اعتراف رئیس جمهور اوکراین تنها در طول روز بین ۱۰ تا ۱۵ تای این پهباد رهگیری و منهدم می شوند و مابقی اهداف پراکنده را هدف قرار می دهند. یعنی روزانه شلیک ده ها موشک انتحاری ایرانی به سمت اوکراین.
در واقع آنچه در ایران امروز میگذرد نتیحه ناکامی شکست ناتو و غرب در جنگ اوکراین در برابر روسیه است.
اما استراتژی ناتو و غرب در ایجاد بازدارندگی و حفظ هژومونی در برابر چین و ایران از مرحله نرم افزاری به سمت سخت افزاری قابل تعریف و اجرا می تواند باشد. تایوان می تواند اوکراین غرب در برابر چین باشد و بلوچستان و آذربایجان اوکراین غرب در برابر ایران.
روسیه بهتر از چین و ایران به عمق سناریو و سیاست ناتو و غرب پی برده و قطعاً در صدد تغیرات کلی در رابطه یا سیاست های منطقه ای و خارجی خود خواهد بود.
اذغان رسمی اینکه طالب و داعش هر دو ساخته و حمایت شده از جانب امریکاست و اعلان همکاری های اقتصادی و نظامی با ایران و چین حاکی از این موضوع است و قطعاً هشدار های لازمه را نیز به این دو کشور داده است.
این هشدار ها بیش از آنکه متوجه چین باشد متوجه ایران است چون توان مقابله با چین به آسانی ممکن نیست نه در بخش نظامی و نه در بخش اقتصادی.
حمایت و بازتاب جهانی ناآرامی های داخلی ایران هدف نهایی قدرت های غربی نیست بلکه مقدمات ورود به هدف اصلی و نهایی است.
چین و روسیه هر دو متوجه این موضوع هستند و در این راستا دو گام استراتیژیک برای ایران برداشته اند. از جانب روسیه: تحویل ده ها جیت جنگی چند منظوره ای سوخو به ایران برای انهدام قطعی اهدافی در کشورهای حاشیه خلیج فارس که نمایندگی از غرب می کنند و دستبایی ایران به موشک فراصوت هایپرسونیک که شاید به کمک چین باشد. این موشک برای سالیان سال نقطه پایان رقابت موشکی در بین قدرت های موشکی جهانی است و هیچ موانعی نظیر گنبد آهنین اسرائیل و سیستم دفاع موشکی پاتریوت امریکا جلو دار آن نیست، این موشک احتمالاً در جهت اهداف بین المللی به کار گرفته خواهد شد که می تواند اسرائیل باشد و یا هر کشور دیگری.
با اولین علایم ظهور چنین جنگی در داخل و یا خارج از ایران دو کشور افغانستان و پاکستان هم در وضعیت حساس و خطیری قرار می گیرند. چون هر دو کشور برای بقای نظام شان را در جهت حمایت حمایت و همسویی با امریکا می بینند.البته پاکستان قدرت بازی در صحنه ملّی و بین المللی را دارد و به نسبت افغانستان از خشم روسیه هم دور تر است اما افغانستان جهنم به معنای واقعی را تجربه خواهد نمود. اگر چنین وضعی قابل پیش بینی باشد بقای نظام فعلی کابل در جمع بین نقصین است و این جمع بین نقصین تنها از مجرای لانه ای تروریزم بین المللی بودن امکان دارد بدین معنا که همه ای جهت را حفظ کند و هر کشوری که درگیر جنگ بود یکی از گروه های جنگی را با آن وصل و هماهنگ نماید.
باز شاید چنین نباشد و همه ای آنچه که گفتیم اشتباه باشد.
ما آرزوی صلح برای همه را داریم اما در سیاست صلح فاصله ای است بین یک جنگ تا جنگ دیگر.
سید نصرت الله قبادی
نظرات(۰ دیدگاه)