برای اعاده حیثیت و رسیدن به عزت، به منطق وحدت و تحمل نیازمندیم نه به منطق حذف که منطق ذلت همگانی است!
- انتشار: ۲۸ سرطان ۱۳۹۹
- سرویس: دیدگاهسیاست
- شناسه مطلب: 89479

روند تحولات گذشته و حال به خوبی نشان داد و میدهد که حذف مطلق امکان ندارد؛ نه هزارههای نژادی سادات را میتوانند حذف نمایند و نه سادات هزارههای نژادی را و نه حزبی حزبی دیگر را. پس چه بهتر که همهی اطراف دخیل در معادلات قدرت و سیاست بپذیرند که منطق حذف، نابودی و ذلت کامل طرفی و اقتدار و عزت طرفی دیگر را در پی نداشته و ندارد و فقط ذلت همگانی امروزی را میتوان پیامدش دانست و بس.
بنابراین، بهترین راه برای اعاده حیثیت و رسیدن به عزت، منطق وحدت، تحمل و روا داری است نه راه دیگری. حتی برای جذب هزارههای نژادی، برگشت به وحدت هزارههای فرهنگی لازم است؛ زیرا وحدت است که قدرت و توان جذب دیگران را به ارمغان میآورد نه اختلاف. با اختلاف به سستی گرایده توان جذب را از دست میدهیم و دادیم و کسی هم به یک مجموعهای از هم گسیخته دل نمیبندت تا بیاید و ملحق شود.
برای یک جریان تأثیرگذار و مقتدر سیاسی که بتواند دیگران را نیز به خوبی جذب نماید، دو چیز لازم و ضروری است؛ یکی ریشه و جایگاه مردمی و تاریخی و دیگری آگاهی از نیازهای تشیکلات سیاسی امروزی و عصری.
به نظر میرسد در راستای دست یافتن به همچو جریان مقتدر و مطلوب، به اقدامات ذیل نیازمندیم:
۱- رهبران سنتی از اشتباهات سیاسی خویش عبرت بگیرند و از مسیر حذف گرایی به مسیر تحمل و روا داری برگردند.
۲- نسل امروز و آگاه به نیازهای تشکیلات سیاسی امروزی، نیز باید بپذیرند که بدون جایگاه مردمی و تاریخی کاری از دستشان برنخواهد آمد و برای رسیدن به این مهم، باید به تجارب رهبران سنتی و جایگاه مردمی آنها احترام گذاشته بها بدهند و بدانند که ما دیگر نیازی به ساختن احزاب جدید و بیریشه که باعث پراکندگی بیشتر میشود، نداریم و باید روی ریشههای جا افتاده کار نماییم.
۳- همهی احزاب شیعی و هزارگی باید راه گفتگوهای بین نسلی را در میان طرفدارانشان باز نمایند تا شکافهای بین نسلی رنگ ببازند و کم کم راه قرار گرفتن ریشه و جایگاه تاریخی و مردمی در کنار آگاهی از نیازهای تشکیلات سیاسی عصری باز شود و اعتما سازی میان نسلهای دور افتاده از هم شروع گردد.
۴- تمام احزاب بویژه جریانهای شاخه حزب وحدت شهید مزاری و حزب استاد اکبری با توجه به تجارب مشترکی که دارند هرچه زودتر وارد گفتگوی جدی و دوستانه شوند تا همچون گذشته زمینههای وحدت فراگیر را فراهم نمایند.
۵- گفتگوهای بین نسلی به شکل تدریجی و دائمی میان طرفداران همهی احزاب صورت گیرد تا آگاهی عصری و امروزی، همزمان با پایگاه مردمی و تاریخی همسوتر و عمیقتر گردد.
خلاصه اگر رهبران سنتی از مسیرشان برنگردند و نسل امروزی به جایگاه مردمی و تاریخی بها ندهند و گفتگوهای بین نسلی و اعتماد سازی درون حزبی و فراحزبی شروع نشود، به یک جریان مقتدیر سیاسی دست نخواهیم یافت و از این وضعیت و ذلت همگانی رها نخواهیم شد. تنها راه رهایی در این است که همه از هر حزب و نژادی که هستیم مثل گذشته کنارهم قرار بگیریم و بس.
محمد امین احسانی
نظرات(۰ دیدگاه)