بدتر از استعمار

  • انتشار: ۳۰ اسد ۱۴۰۳
  • سرویس: دیدگاه
  • شناسه مطلب: 191430

استقلال؛ یعنی بلوغ سیاسی یک ملت و حق تعیین سرنوشت یک جامعه بدست خود که با حاکمیت ملی، برابری، آزادی، حاکمیت قانون و مدیریت متمدنانه در یک مملکت مورد سنجش قرار می‌گیرد.

بدون آزادی و برابری، منهای قانون و مشارکت مردم در قدرت و در نهایت در فقدان حاکمیت ملی، استقلال معنا ندارد؛ چرا که در این صورت به‌جای استعمار اختناق، به جای اشغال غصب و به‌جای حاکمیت دست‌نشانده، حاکمیت یک طبقه خاص و ظالم قرار می‌گیرد؛ و مردم همچنان صغیر تلقی می‌شوند و از تعیین حق سرنوشت خود محروم می‌گردند.

اختناق، دیکتاتوری، غصب، حکومت جهل و ظلم به مراتب، استخوان‌سوزتر و پیامدهای آن بسیار ویرانگر‌تر از استعمار و اشغال است.

وقتی شهروندان، آزادی نداشته باشند، مورد تبعیض باشند و نتوانند در امور مملکت به اندازه سهم‌شان نقش ایفا نمایند، برای آن‌ها هرگز چنین استقلالی، معنا ندارد.

آن‌ها فقط فضای را حس می‌کنند که جسم آن‌ها را از درون می‌سوزاند و روح‌شان را آزار می‌دهد.

دکتر سید جواد سجادی

نظرات(۰ دیدگاه)

نظر شما چیست؟