با سقوط جمهوریت، مدت پنج ماه می شود که شریف ترین و مظلوم ترین انسان های روی زمین، یعنی دختران و زنان افغانستانی ور برابر یکی از رذیل ترین و جاهل ترین عناصرتاریخ بشری قرار گرفته اند و پرچم عدالت خواهی را به اهتزاز در آورده و فریاد آزادی را سر داده اند.
سخنان عمرانخان، مبنی بر اعزام نیروی متخصص به افغانستان، به غیرت مردم غیور این کشور بر خورده است؛ تا آنجا که حامد کرزی نیز از سخنان خان پاکستان برآشفته شده است؛ او که در زمان ریاست جمهوری خود بارها به حال پشتونهای آنسوی سرحد گریه کرده است!
افغانستان نیروی تحصیلکرده و متخصص زیاد دارد، اما مساله، اشغالگری پاکستان است که بیشرمانه از اعزام نیروی پاکستانی سخن میگوید. ننگ و نفرین بر مزدورانی که زمینه چنین خفتی برای وطن رقم زدهاند.
علاوه بر همان دلیلی که طالبان فاریاب، دست به شورش زده اند، دلایل دیگری نیز وجود دارد که ممکن است نیروهای تحت پرچم این گروه در سایر ولایات را به شورش و احیانا خروج از بیعت این گروه وا دارد و به سرعت زمینه فروپاشی طالبان از درون را فراهم میکند.
، تغییرات جزئی را مردم افغانستان نمیپذیرند و با تغییرات گسترده، طالبان دچار تغییر هویت و دگرگونی خواهند شد و چنین تغییری، برای نیروهای اصلی طالبان قابل پذیرش نخواهد بود.
سیدجمال الدین سجادی، کارشناس ارشد روابط بین الملل گفت: “کمپین من هم هستم” و کمپینهای مشابه آن، نشاندهنده ظرفیت مثبت مهاجرین در فعالیتهای اجتماعی است، ظرفیتی عظیم اما فراموش شده که باید به آن توجه شود. این مردم توانایی های پیدا و پنهان زیادی دارند که باید مورد توجه قرار گیرد.
آن کس که پای میز مذاکره حاضر می شود صداقت، اعتماد به نفس، حقانیت، قدرت استدلال و حوصلهٔ فراخ خود را به آزمون می گذارد و مسئولیت تاریخی خودرا در شرایط حساس کشور ادا می کند اگرچه که جانب مقابل گوشی چون صخرهٔ صما داشته باشد!