اگر اکنون صدام، قذافی و یا حتی بوش و ترامپ در کاخ «کرملین» حضور میداشتند، شاهد شعلههای ویرانگر جنگ بین روسیه و اوکراین بودیم. دلیلش آن است که در حال حاضر تمام شرایط جنگ بین روسیه و اوکراین فراهم شده است اما در یکطرف قضیه، دیکتاتوری قرار دارد که عاقل است.
آنهایی که نگرانی شان را از پیوستن نخبه گان پشتون با طالبان در فیسبوک به اشتراک گذاشته اند اول این سوال را جواب بدهند که این نخبه گان چی وقت جدا بودند که حالا شما نگران پیوستن شان هستید؟
تصمیم محاسبه گرایانه غرب افزایش حداکثری فشار بر روسیه برای موازنه سازی است و آنچه اهمیت ندارد سرنوشت اکراین و اکراینی است. در واقع در تقابل روسیه ، اکراین و غرب تراژدی مربوط به اکراین است که در یک بازی دو سر باخت قرار گرفته است.
عباس ستانکزی که در میان طالبان کموبیش چهرهی میانهروتر شناخته میشود، به دلیل ناراحتی از رهبری طالبان، اخیرا افغانستان را ترک کرده و به خانهاش در امارات متحده عربی رفته است.
پس چرا بس نمیکنید؟ پنجاه سال جنگ بس نیست؟ چرا بازهم بر طبل جنگ میکوبید؟ شما را به خدا بیایید راه دیگری را امتحان کنید. با جنگ نمیتوان بر جنگ پایان داد؛ تا کی این واقعیت تجربهشده را نمیفهمید؟
امارت طالبان روی دیگر سکه جمهوریت دروغین اشرف غنی هست و هردو رژیم دارای اهداف فاشیستی مشترک بودند و هستند و تحت اشراف استخبارات بیگانه بسیار پیچیده عمل میکنند.
۲۷۴ سال است که این بازی ادامه دارد. به چشم مردم خاک میزنند و به شمایل مختلف در میآیند. نامهای مختلف برای نظامها برمیگزینند. دولتها را یک روز با رنگ پادشاهی، یک روز با رنگ جمهوریت، یک روز با رنگ دموکراسی و روز دیگر با رنگ اسلام صیقل میدهند.