اگر سراج الدین حقانی، نسبت به تجاوز نظامی پاکستان به خاک افغانستان و کشتار صورت گرفته در غرب کشور، واکنش جدی و عملی نشان داد، آنگاه میشود اجمالا به واقعی بودن تنش میان اداره کابل و اسلام آباد، تا حدودی فکر کرد.
بعد از جنگ جهانی دوم هر زمانی که دولت های اروپایی قصد اتخاذ سیاست های خلاف میل امریکا را داشتند، امریکائیان قرض این کشور ها را به یادشان داده به این سبک کشور ها را تحت شدید ترین فشار ها قرار داده است.
ایرانی ها با توجه به اینکه یک قدرت منطقه ای محسوب میشوند و تعریف کلان تری از مسائل امنیتی/ سیاسی در سطح منطقه دارند نیاز به تعریف و نگاه استراتیژیک در باب افغانستان دارند در مورد متحدان استراتیژیک خود باید تامل، انتخاب، گزینش و حمایت کنند
بارها توسط کارشناسان و خبرگان گفته شد که هجوم رمهوار مردم افغانستان به شبکههای اجتماعی بدون قدرت تحلیل و هضم محتوای رسانهها و شناختِ ترفندهای گمراهکنندۀ این شبکهها، به افکار عمومی و روان جمعی جامعۀ ما آسیب خواهد زد.
اما در عقب این مسایل، دست غرب به صراحت دیده میشود، زیرا اگر به منبع نشر چنین کلیپهایی توجه کرده باشیم، بیشتر از سوی آدرسها و اشخاصی دامن زده شده است که در گذشته جیره خوار امریکا بوده و اکنون میخواهند با به جان هم انداختن ملت افغانستان و ایران، منطقه را بی ثبات بسازند.
ترور دانشمندان خدوم و هتک حرمت حرم رضوی و ماه ضیافت الهی، بدون شک از یک طرف قلوب آزادگان و بویژه قلوب مردم ملتهای همفرهنگ را جریحه دار کرد و از طرف دیگر اوج پستی جهان خواران حرفهای و نوکران منطقوی را نشان داده مفتضح و رسوایشان نمود.