
تفرقه افکنی/ فتنه جدید تطهیرگران
نگرانی تیم تطهیر اینست که در سایه کج اندیشی ها و کج رفتاری های مکرر طالبان با مردم، اقوام غیر پشتون به تنگ آمده و با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، عرصه را بر حاکمیت کنونی تنک کنند.
نگرانی تیم تطهیر اینست که در سایه کج اندیشی ها و کج رفتاری های مکرر طالبان با مردم، اقوام غیر پشتون به تنگ آمده و با قرار گرفتن در کنار یکدیگر، عرصه را بر حاکمیت کنونی تنک کنند.
برای نجات و از چاه درآوردن آن کودک زابلی، کلیدیترین مهرهها و مقدسترین چهرهها(به روایت برخی عاشقان این چهرهها) از کابل به زابل میشتابند، چون همخون اند و همتبار، اما به صورت خسته و آشفتهی پدر کودک در خون خفتهی برچی سیلی میزنند.
تا زمانی که کشتن شیعه/هزاره در این کشور بدون مجازات و مکافات و بدون تحمل هرگونه هزینه و پیامد باشد، کشتارها و نسلهازداییها ادامه خواهد یافت! جمهوریت و امارت هم فرقی نمیکند!
اینک طالبان عناصرترکیبی از مزدوری استخباراتی و جهل و تعصب مذهبی و سلطه قومی با به کاربستن مجموع روش های گذشته( جنگ با علم و دانش، ترویج دین و مذهب خرافه، کشتار مردم، تبعیض آشکار، کشتن روشن اندیشان و…) در یک تعامل کثیف و ضدانسانی استخباراتی و سیاسی با استخبارات منطقه و جهان، راه عبدالرحمان جابر و نادرغدار را ادامه می دهند.
حکومتهای ایدئولوژیک و قومگرای افغانستان با هر رنگی که آمدهاند و در هر چارچوبی که قرار گرفتهاند، در یک نقطه مشترک بودهاند و آن انکار هزارهها و شیعههای افغانستان و تلاش برای حذف آن بوده است.
کدام منطقی میتواند قبول کند که تروریستها (فارغ از اینکه از کدام گروه یا جریان باشند) بدون هماهنگی با اداره کابل، بتوانند مهمات و مواد منفجره به غرب کابل منتقل و فاجعه ای در این حجم ایجاد کنند؟؟
طالبان مسئول مستقیم نا امنیها و انفجارهای غرب کابل است. دلیلش واضح است این گروه در چند عملیات تصفیوی تمام مناطق کابل را خانه پالی کرده و مردم را خلع سلاح نموده است پس هیچ نیروی مخالف مسلح غیر مسئول به قول خود شان در شهر وجود ندارد.
طالبان اما هیچ قدرت واکنش ندارد و هیچ ابزاری نیز برای دفاع ندارد این چیزی است که پاکستان می خواست در افغانستان وجود داشته باشد. دولت ضعیف دست نشانده فاقد مشرعیت که قدرت هیچ واکنشی را در مقابل پاکستان نداشته باشد.
ریشه دردهای ناتمام ما یک چیز است: عصبیت قومی آمیخته به افراطیت دینی. تا زمانی که این عصبیت تداوم دارد و تا زمانی که افراطیت دینی ترویج می شود، روزگار ما همین است: تلختر از زهر.
تنها راه رهایی افغانستان از سلطه پاکستان، سرمایه گذاری بر مدنیت است. به خصوص در مناطقی که سرمایه گذاری پاکستان در آن مناطق بیشتر بوده است.