اگر این اصول را مبنای سیاست ورزی قرار دهیم، هرگونه جنگ و خشونت از زندگی مسلمانان رخت می‌بندد و مبارزات مدنی صلح آمیز، گفت‌‌وگو و توافق بر اساس عدالت به سازوکار دینی و اسلامی حکومت‌داری و سیاست‌ورزی تبدیل می‌شود.
کمیسیونی را که طالبان به رهبری مولوی دلاور راه اندازی کرده اند، خود یک ترفند فاشیستی است. زیرا معنای اینگونه دعوت ها در حقیقت تسلیم و بیعت با رهبری طالبان است. این بیعت و بازگشت آثار و تبعات بسیار ویرانگر سیاسی را برای کشور در پی دارد. زیرا تثبیت نظام امارتی طالبان و دادن مشروعیت به این گروه تروریستی، بخشی مهم اهداف کمیسیون دعوت طالبان است.
ماهیت قومی منازعه و هویت و اهداف قومی طالبان راه هرگونه گفتگو با اقوام افغانستان را می‌بندد. دیدید و شنیدید که احمد مسعود گفت هیئت این گروه نه برای مذاکره که برای مطالبه “تسلیم و بیعت” آمده بود. تعبیر ما “اتمام حجت” بود.
هزاره‌ها امروزه، در میدان عمل، جغرافیا و سهمی از کیک قدرت در اختیار ندارند تا بر سر تقسیم آن زور آزمایی کنند؛ با وجود این، هم‌دیگر را در فضای مجازی نیز تحمل نمی‌توانند و جنگ مجازی در مقابل یک‌دیگر راه می‌اندازند.
تنگنای پر چالش حضور داکتر در کابل زمانی خواهد بود که طالبان مجمع کلان خود یا لوی جرگه را تشکیل دهند و ترکیب آن کاملا یک جانبه و طالبانی باشد و داکتر عبدالله و کرزی و دیگران مجبور به حضور در آن ساخته شوند.
باتلاق تورم و افزایش قیمت سوخت در آمریکا، جو بایدن و مشاوران ارشد امنیت ملی او را به این باور رسانده که اجتناب از عربستان سعودی، «کوته‌فکرانه» است.
تمام مقامات خرد و کلانی که بودند باید پاسخگو باشند که چطور در این سالها صاحب این حجم ثروت شدند. همه باید به سوال از کجا آوردی پاسخ دهند.
بدون تردید، تفکری که قتل دیگران، ظلم و خشونت علیه دیگران را راهی برای رستگاری بدانند، خود عین گمراهی و سقوط از مسیر انسانیت و اخلاق است.
در چند روز گذشته، موضوع انتشار کتاب «عبدالحکیم حقانی» قاضی‌القضات یا رئیس دادگاه عالی طالبان، سروصدایی به پا کرده است.
مهم نیست غنی و همراهانش کمتر از یک میلیون دالر دزدی کرده اند و یا ۱۶۹ میلیون دالر. غنی و یارانش تمام حیثیت و وقار یک ملت را تاراج کردند.