
باجهخانه/ از رزم تا بزم
به احتمال زیاد اسم «باجهخانه» را شنیدهاید. باجهخانه همان گروه ارکستر است که برخی به آن «باندو»، «برس باند» و «ارکست نظامی» نیز میگویند.
به احتمال زیاد اسم «باجهخانه» را شنیدهاید. باجهخانه همان گروه ارکستر است که برخی به آن «باندو»، «برس باند» و «ارکست نظامی» نیز میگویند.
نوشتن از مردم بیپناه «روهنگیا»ی میانمار، نوشتن از درد و غُصه انسان دربندکشیده است که هیچ یاوری جز خداوند ندارد. تاریخ رنج و آلام این مردم، به اندازه حضور تاریخی آنان در شبهقاره هند است.
وقتی میبینیم که خیلیها در کوچه و خیابان یا در محافل رسمی پاچههای تنبان را بالا میزنند و جوراب نمیپوشند؛ و حتا آن بدویت را سنت اسلامی میدانند، وقتی مشاهده میکنیم که در سالنهای انتظار و در ترمینالها هیچکس مطالعه نمیکند و کتاب در دست ندارد.
“انسان آزاد آفریده شده است” و هیچ چیزی نمیتواند آزادی او را سلب یا محدود سازد، جملاتی هستند بسیار خوشایند و دل پذیر. اما پرسش این است که واقعا چنین است؟
اگر تاریخ سیاسی و اقتصادی کشور حتا با سرعت مرور گردد درخواهید یافت که از گذشته های بسیار دور، حتا آن زمان که این جغرافیای خشونت و بی عدالتی نام “افغانستان” برخود نگرفته بود، حکمرانان آنان چشم طمع و صدقه به بیرون داشته اند.
دو روز است که رسانهها از سومین دور نشست غیررسمی نمایندگان طالبان و دولت افغانستان در ترکیه خبر میدهند. گفته میشود که سرپرست هیئت طالبان در این نشست، شخصی به اسم مولوی «عبدالرئووف» است. اکنون سؤال این است که آیا به راستی، مذاکره بین دولت افغانستان و طالبان در ترکیه جریان دارد؟
امروز دسته هایی از ماموران سپیدار ( قصر بی حاصل) نوشته اند که عطامحمدنور برای جلب توجه مردم، از حذف مجاهدین از قدرت، استفاده ابزاری می کند.
عدهی غرب زده در این روزها، بخاطر تظاهراتی که در ایران صورت گرفته، بسیار خوشحالیدارند، شاید خوشحالیشان به این خاطر باشند که امیدوارند نظام سیاسی ایران سقوط میکند و سر جایش یک نظام تابع، مزدور و غربزده می آید.
آنچه که در تبیان اتفاق افتاد یک مانور نه مذهبی و استخباراتی بلکه تایید یک جنگ تمام عیار دینی و اسلام ستیزانه بود.
جریان برکناری عطامحمد نور والی بلخ از سوی ارگ ریاست جمهوری، بردامنه بحران و تنش های سیاسی کشور افزوده است.