کشور اندونیزی در روزگار نه چندان دور، مشابهتهای بسیاری با افغانستان داشت؛ سابقه اشغال توسط کشورهای خارجی، جنگهای داخلی، فساد اداری وسیع و سازمان یافته، ثروت فراوان و فقر گسترده، تجزیه طلبی، مداخلات منطقه ی و…
وقتی داخل ارگ بشویید انگار در جهانی متفاوت قدم زده اید ، همه جا سبزه و گل؛ همه چیز به رنگ طبیعی و اصلی اش. حتی رنگ آسمان و جنس هوا هم فرق می کند، اکسیژن این جا هم گویا خالص تراست.
چند روز پیش نوشتم که تهدیدات میان تهی دولت و جنرال نیکلسون جنرالان راولپندی را مجبور خواهند ساخت تا با حملات خونین جواب بدهند اما یک تعداد دوستان فکرکردند این مساله انقدر جدی نیست که من بر آن تاکید داشتم.
یادداشتم را با این عبارات منطقی شروع میکنم که طالبان پشتون هستند اما هر پشتون، طالب نیست. و یا این که همه پشتونها تروریست نیستند اما تروریستها پشتون هستند. و همچنین همه پشتونها شرارتپیشه نیستند اما شرارتپیشگان پشتون هستند.
صلاح الدین ربانی وزیر امور خارجه برای گفتگو با جنرال دوستم به ترکیه رفته است و در مورد مسائل سیاسی و امنیتی کشور با وی به گفتگو پرداخته است، اما گفته می شود هدف سفر آقای ربانی به ترکیه ترغیب جنرال دوستم به همکاری با حکومت است.
پاسخ این پرسش در ظاهر روشن است؛ عوامل تمام انتحارها، خودترقانیها و انفجارها، آنانی هستند که پس از بروز حادثه آن را به عهده می گیرند و بنگاهای خبری نیز آن را نشر می کنند.
طوریکه همه می دانیم، در پهلوی چند ویژگی مثبت اشرف غنی، عدم نگاه یکسان او به رهبران و جوانان، فقدان اخلاص در عمل و عدم توانایی در رفع تبعیض، نبود اعتقاد و باورمندی در خصوص مبارزه با فساد اداری و در کل نقض قوانین و سوء مدیریت و رهبری او، به عنوان مهمترین عوامل چالش های فعلی و بحران کنونی در کشور بوده که ملت مظلوم افغانستان را در سایه جنگ، نا امنی، فقر وبیکاری قرار داده است.
این روزها جملاتی از محقق داماد اندیشمند ایرانی در شبکههای اجتماعی دست بدست میشود که وی از بداخلاقی و دینداری خشونت گرا و منهای اخلاق در جامعه ایرانی به عنوان یک عالم دین عذر خواهی کرده است!