
از «افغانستان» ملی تا «اوغانستان» متحد
کسانی مانند آقای اتمر با مطرح کردن توافقنامه قطر درصدد یافتن راه سوم و باز هم پنهان کردن آتش زیر خاکستر دیگر است؛ اما باید دید ماه عسل آمریکا و تروریسم چه اندازه دوام خواهد کرد؟
کسانی مانند آقای اتمر با مطرح کردن توافقنامه قطر درصدد یافتن راه سوم و باز هم پنهان کردن آتش زیر خاکستر دیگر است؛ اما باید دید ماه عسل آمریکا و تروریسم چه اندازه دوام خواهد کرد؟
درد مردم افغانستان تبعیض گسترده، فقدان عدالت، فقدان برابری، فقدان آزادیهای اساسی، نبود جایگاه برای حقوقبشر و حقوقشهروندی است.
اتمر پدر طالب، تئوریسین فاشیسم، انحصار، تحمیل هویت، ژنوساید و غصب زمین در افغانستان است. کسانی که در کتله او جمع شدهاند باید میان او و ملت افغانستان یکی را انتخاب کنند.
در بیشتر از یک سال گذشته که طالبان در افغانستان حاکم بودهاند، کشت مواد مخدر ۳۲ درصد افزایش یافته و به به ۲۳۳ هزار هکتار زمین رسیده است.
نظام متحجر، دگم اندیش، بدوی و بی ظرفیت طالبان را قبول دارند چون تک قطبی و تک قومیست! اما نظام فدرال که نیمی از جهان را همین سیستم آباد ساخته است قبول ندارند چون متکثر و همه شمول است
خواست اتمر خواست تمام پشتونها و زبان اتمر زبان تمام سیاست مداران پشتون است. این یعنی هیچ پشتونی نمی خواهد حکومت غیر متمرکز و فدرالی تشکیل شود
نمیدانم اعضای هزاره و تاجیکتبار تیم سیاسی جدید اتمر در این مورد چه واکنش نشان خواهند داد؟
فارغ از اینکه اتمر چه هیولای فاشیستی است، آنچه برای من قابل تامل است این است که او چرا فدرالیسم را مساوی با ملوکالطوایفی خوانده است؟
از نظر اوغان ها طالبان احیاکننده قدرت، حشمت، اقتدار و کج کلاهی آنان است لذا ارزش این را دارد تا نکتایی را به دستار مبدل کرد و ریش و موی گذاشت!
به نظر میرسد که طالبان و آمریکا، در حال علنی سازی رابطه استخباراتی دیرینه خود هستند و نشانههای آن را برای سنجش افکار عمومی هر از گاهی بیرون میدهند.